در سطح منطقهای، عربستان سعودی نیز رویکردی متفاوت اتخاذ کرده و از تداوم مذاکرات ایران و آمریکا استقبال کرده است. این تغییر موضع، در راستای رویکرد جدید سعودیها برای کاهش تنش در منطقه و پیگیری دیپلماسی فعال با تهران، قابل تحلیل است.
با این حال، همچنان پرسشهایی بنیادین باقی است: مذاکرات فعلی تا چه اندازه ظرفیت عبور از خطوط قرمز طرفین را دارد؟ آیا میتوان چشماندازی برای توافق گامبهگام یا نانوشته متصور شد؟ و در نهایت، سیاست خارجی ایران در میان این معادله پیچیده داخلی، منطقهای و جهانی چگونه بازتعریف خواهد شد؟
عبدالرضا فرجیراد، تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به پرسشی مبنی براینکه باتوجه به تاکید طرف آمریکایی بر توقف غنیسازی ایران و از آن سو پافشاری تهران بر حق غنیسازی، آیا فضای مشترکی برای رسیدن به توافق وجود دارد یا خیر؟ به اقتصاد ۲۴ گفت: «در دور چهار مذاکرات در مسقط بر اساس اظهارات آمریکاییها مبنی بر اینکه ایران حق غنیسازی ندارد، همه تصور میکردند که مذاکرات در این دور متوقف میشود، اما بالاخره ایدههایی مطرح شده است که شاید ایران حق غنیسازی حداقلی را داشته باشد و بتوانند از بنبست خارج شوند. تصورم این است که در دورههای بعدی مذاکرات راهی پیدا خواهد شد و میتوانیم بگوییم تقریبا به عقب بر نخواهیم گشت.»
وی ادامه داد: «صحبتهای مقامات آمریکایی و اظهارات هفته جاری ترامپ در عربستان همه نشان میدهد که هر دو طرف دنبال راه حلی هستند. ممکن است زبان ترامپ درباره پیشرفتهای ایران کمی تند بوده باشد، اما در مورد مسئله هستهای از دورههای قبل نرمتر بود و حتی صحبتی از حمله دیگر به میان نیاورد؛ بنابراین آنها به نتیجه رسیدهاند که باید به یک توافق برسند و اگر این امر محقق نشود، راه حل سوم یا توافق موقتی باید صورت گیرد تا پس از آن مذاکرات مجدد ادامه پیدا کند.»
این دیپلمات پیشین در پاسخ به اینکه آیا پیشنهادی که نیویورک تایمز مدعی شده از سوی ایران مطرح شده است، از سوی آمریکا و کشورهای عربی مورد قبول قرار میگیرد؟ بیان کرد: «این خبر هنوز تایید نشده است. ممکن است در فکر طرف ایرانی بوده و در جایی مطرح شده باشد و پیشنهاد خوبیست؛ اما معلوم نیست طرف عربی آن را بپذیرد. یک الگویی است که میتواند مطرح شود ولی آنچه شنیدم مبنی بر این است که هنوز به طور رسمی در مذاکرات مطرح نشده است. در مجموع ممکن است راه حل سوم همین باشد.»
فرجیراد در ادامه گفت: «بعید است آمریکا مشکلی داشته باشد، اما باید تا دور دیگر مذاکرات صبر کنیم و ببینیم چه قدر این ادعا صحت دارد. به نظر من اعراب با فشار آمریکا این پیشنهاد را میپذیرند، به این دلیل که آنها خودشان برنامههای ایجاد نیروگاههای هستهای متفاوتی دارند؛ امارات با کمک چین چند نیروگاه ساخته و عربستان هم در مورد ساخت این نیروگاهها دارد با آمریکا توافق میکند از این رو شاید برایشان دشوار باشد که با ایران به صورت مشترک کار کنند. اما اگر آمریکا بخواهد خیالش از برنامه هستهای ایران راحت باشد، طرح خوبی است و شاید بخواهند کنسرسیوم مشترک شکل دهند.»
این استاد ژئوپلیتیک درباره پشت پرده سفر ترامپ به کشورهای عربی منطقه عنوان کرد: «اصل این سفر اقتصادی است. ترامپ هر حرکتی که انجام میدهد اقتصادی است و در این سفر دستاوردهای بزرگی داشته است. اما منطقه ما حساس است و مسائل مختلفی در آن مطرح میشود؛ از جمله مسئله غزه، فلسطین، لبنان، سوریه و مسائل هستهای ایران که بدون شک درباره این مسائل صحبت شده است.»
وی افزود: «یک نمونه از مسائل ژئوپلوتیکی همین است که ترامپ با لغو تحریمهای سوریه موافقت کرد و این یک دستاورد سیاسی بزرگیست. همچنین احتمالا صحبت از آتش بس غزه هم مطرح میشود؛ البته نتانیاهو با ترامپ روی دور لجبازی افتاده است ولی نتیجه گفتوگوها را باید دید. از این رو علاوه بر دستاوردهای اقتصادی، مسائل سیاسی و ژئوپلوتیکی مطرح شده است و فکر میکنم هر دو در اهمیت بوده است.»
فرجیراد در پاسخ به اینکه عدم حصول توافق میان ایران و آمریکا آیا میتواند منجر به تقویت ائتلاف عربی-غربی علیه ایران شود؟ به اقتصاد ۲۴ گفت: «خیر، بالاخره کشورهای عربی حوزه خلیج فارس استراتژی توسعه دارند. وقتی چنین استراتژی را انتخاب میکنید به دو چیز نیاز دارید؛ یکی صادرات گسترده نفت و انرژی و دیگری ثبات در منطقه. در واقع هر نوع تنش و ائتلافی با آمریکا برای درگیری، این دو فاکتور را به خطر میاندازد؛ بنابراین به نظر من اعراب سعی میکنند تا ترامپ را از هرگونه حمله و تنش دور کنند. ضمن اینکه معتقدم خود آمریکا هم دنبال درگیری نیست. کما اینکه ترامپ دو روز پیش گفت که میخواهم مرد صلح باشم. کسی که میخواهد مرد صلح باشد و به استانبول میرود تا با پوتین و زلنسکی و اردوغان درمورد آتشبس جنگ اوکراین صحبت کند، واسطه هند و پاستان میشود یا در مورد غزه به اسراییل فشار میآورد، همه به دلیل این است که یک اعتبار شخصی برای خود ایجاد کند.»