یکشنبه 11 آبان 1404

اخبار برگزیده

اخبار مهم

یادداشت

 از سرگیری مذاکرات ایران و آمریکا | عمان دوباره کلید گفت‌وگو را چرخاند

 در ۳۶ روزی که از بازگشت تحریم‌ها و قطعنامه‌های شورای امنیت گذشته، وزارت امور خارجه ایران در وضعیتی کم‌سابقه از «بی‌تحرکی دیپلماتیک» به‌سر می‌برد؛ تا جایی که مهم‌ترین حاشیه‌ این وزارتخانه، خودِ «بی‌حاشیه بودن» آن است. در شرایطی که منطقه در التهاب است و تحریم‌ها بار دیگر سایه سنگین خود را بر اقتصاد و سیاست ایران گسترده‌اند، نه ابتکار عملی دیده می‌شود، نه تحرک سیاسی چشمگیر و نه حتی تلاشی برای تغییر معادله.

به گزارش نقش فردا؛ عباس عراقچی، وزیر امور خارجه به همراه مجید تخت‌روانچی و اسماعیل بقایی در مواضع متعدد تنها بر این نکته تأکید کرده‌اند که «فعلا مذاکره‌ای با غرب در دستور کار نیست» و ایران منتظر «پیشنهاد مشخص از سوی طرف‌های مقابل» است؛ موضعی که بیش از هر چیز یادآور نوعی انفعال و تعلیق سیاست خارجی است.

 

در این خلأ دیپلماتیک، نشانه‌هایی از تحرکات پشت‌پرده از کانال عمان بروز کرده است. روزنامه بغداد‌الیوم به نقل از منابع دیپلماتیک در تهران فاش کرد که ایالات متحده از طریق سلطنت عمان، پیامی برای تهران ارسال کرده که در آن بر تمایل واشنگتن به ازسرگیری مذاکرات متوقف‌شده از ماه ژوئن (خرداد) تأکید شده است. گفته می‌شود دونالد ترامپ در این پیام، از آمادگی خود برای دستیابی به «توافقی جدید» با ایران سخن گفته است.

در پی این پیام، مجید تخت‌روانچی روز جمعه به مسقط سفر کرد و با بدر البوسعیدی وزیر خارجه عمان دیدار داشت. او پس از بازگشت، این سفر را «کوتاه‌ اما ثمربخش» توصیف و بر نقش محوری عمان در تسهیل گفت‌وگوهای منطقه‌ای تأکید کرد. تخت‌روانچی گفت «پرونده هسته‌ای محور اصلی گفت‌وگوها بود‌ اما ما معتقدیم هر مذاکره‌ای که نتیجه آن از پیش تعیین‌شده باشد، بی‌معناست.»

 

همزمان، مقامات عمانی نیز بر ضرورت گفت‌وگو و راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز تأکید کرده‌اند. با این حال، آنچه در مجموع از این تحرکات برمی‌آید، بازگشت محتاطانه دیپلماسی به مسیر پیشین از مسیر سنتی و امن عمان است؛ به نظر می‌رسد تهران و واشنگتن، در میانه‌‌ بحران‌های تازه، دوباره در حال آزمودن همان راه قدیمی، ولی محتمل گفت‌وگو هستند؛ راهی میان انفعال، تنش و شاید بازسازی تعامل در نوسان است.البته در واکنش به این خبر دیروز تسنیم به نقل از  یک منبع آگاه درباره اخبار مربوط به ارسال پیام از سوی آمریکا به ایران از طریق سلطنت عمان نوشت: چنین خبری صحت ندارد.

 

   سیاست «چماق و هویج» دوباره جان گرفته است

در سوی دیگر تحولات، نشانه‌هایی آشکار از تشدید فشارهای خارجی بر ایران دیده می‌شود؛ گویی دیپلماسی منطقه‌ای با سیاست «چماق و هویج» دوباره جان گرفته است. همزمان با پیام غیرمستقیم آمریکا از مسیر عمان برای از سرگیری مذاکرات، خبرگزاری رویترز گزارش داد که دولت ترامپ مرحله تازه‌ای از کارزار «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی را آغاز کرده است. در همین چارچوب، جان هرلی، معاون وزیر خزانه‌داری ایالات متحده در امور تروریسم و اطلاعات مالی، راهی خاورمیانه می‌شود؛ سفری که شامل توقف در اسرائیل، امارات متحده عربی، ترکیه و لبنان خواهد بود.

 

به گفته‌ هرلی، هدف این سفر هماهنگی با متحدان منطقه‌ای واشنگتن برای «قطع دسترسی مالی ایران و نیروهای نیابتی آن» و جلوگیری از دور زدن تحریم‌هاست. او در بیانیه‌ای اعلام کرد ‌ «رئیس‌جمهور آمریکا به صراحت تأکید کرده که باید با فشار پایدار و هماهنگ به فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران پاسخ داد.»

 

چنین مواضعی نشان می‌دهد که کاخ سفید قصد ندارد از مسیر تقابل اقتصادی و سیاسی با تهران عقب‌نشینی کند و در عین ارسال پیام از طریق عمان، به‌دنبال تشدید حلقه فشار منطقه‌ای است. به ادعای رسانه‌ها در دستور کار سفر هرلی، علاوه بر مبارزه با پولشویی و تأمین مالی گروه‌های نیابتی، گفت‌وگو درباره جلوگیری از نفوذ منطقه‌ای ایران نیز قرار دارد. او در ترکیه درباره نحوه‌‌ همکاری آنکارا با واشنگتن برای مهار نفوذ تهران رایزنی خواهد کرد.

 

 راهبرد چندوجهی ترامپ در قبال تهران

در پیوست آنچه گفته شد، همزمانی میان ارسال پیام نرم از مسقط و اعزام مقام ارشد خزانه‌داری ایالات متحده به خاورمیانه، در حقیقت بازتاب روشن سیاست دوگانه و چندوجهی واشنگتن در قبال جمهوری اسلامی ایران است؛ سیاستی که از یک سو، نشانه‌هایی از تمایل به گفت‌وگو و بازسازی مسیر دیپلماسی را بروز می‌دهد و از سوی دیگر، بر تداوم فشارهای چندلایه اقتصادی، مالی و سیاسی تأکید دارد.

 

این دو مسیر ظاهرا متناقض، در واقع دو ضلع یک استراتژی واحدند که متمرکز بر یک هدف است؛ کشاندن تهران به میز مذاکره، نه از مسیر اعتمادسازی، بلکه از رهگذر تنگ‌ کردن عرصه تنفس سیاسی و اقتصادی که در نهات به توافق مدنظر واشنگتن در همه ابعاد هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای منجر شود.

 

در این چارچوب، پیام‌های غیرمستقیم از طریق عمان را باید «پیشنهاد دیپلماسی زیر فشار» دانست؛ تلاشی حساب‌شده برای ایجاد فضایی از امید مشروط که هر لحظه می‌تواند به تهدید بدل شود. سفر جان هرلی، معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا، به اسرائیل، امارات، ترکیه و لبنان در همین راستا معنا می‌یابد. او مأموریتی فراتر از هماهنگی فنی دارد؛ احیای شبکه فشار منطقه‌ای و اطمینان از انسداد راه‌های احتمالی ایران برای دور زدن تحریم‌ها.

 

بی‌جهت نیست که در بیانیه رسمی‌اش از «پاسخ پایدار و هماهنگ به فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران» سخن می‌گوید؛ عبارتی که در قاموس سیاست خارجی واشنگتن، معادل تشدید مهار اقتصادی و سیاسی است. در چنین شرایطی، میدان سیاست خارجی ایران با پارادوکسی آشکار روبه‌روست.

 

از یک سو، نشانه‌هایی از باز شدن روزنه‌های گفت‌وگو از مسیر سنتی عمان دیده می‌شود و از سوی دیگر، حلقه تحریم و فشار هر روز تنگ‌تر می‌گردد. این وضعیت، نه بازگشت کامل به دیپلماسی است و نه صرفا تشدید تقابل؛ بلکه مرحله‌ای میان این دو‌ که می‌توان آن را «دیپلماسی زیر سایه تهدید» نامید.

 

تردیدی نیست که ادامه این روند می‌تواند معادلات منطقه‌ای را به‌گونه‌ای پیچیده‌تر از گذشته دگرگون کند. هرگونه واکنش عجولانه یا انفعال ممتد از سوی تهران، ممکن است کفه ترازو را به‌سود طرف مقابل سنگین‌تر کند. در نتیجه، اکنون بیش از هر زمان دیگر، ضرورت بازتعریف راهبرد سیاست خارجی ایران احساس می‌شود؛ راهبردی که بتواند میان حفظ اقتدار و گشودگی دیپلماتیک توازن برقرار سازد و از نوسان میان امید و تهدید، به سوی ابتکار و تدبیر حرکت کند.

 

    نعمت‌الله ایزدی: تهران و واشنگتن، هر دو در نوعی سردرگمی به سر می‌برند

در تحلیل دقیق‌تر نکات فوق، نعمت‌الله ایزدی طی گفت‌وگویی صریح و تحلیلی با هفت‌صبح، نگاه انتقادی خود را نسبت به وضعیت فعلی سیاست خارجی ایران و آمریکا مطرح می‌کند. او با نگاهی دو‌سویه به هر دو طرف منازعه، از یک‌سو بر آشفتگی سیاست‌گذاری در دولت ترامپ تأکید دارد و از سوی دیگر، از وضعیت انفعالی وزارت امور خارجه ایران به‌ویژه در دوره وزارت عباس عراقچی انتقاد می‌کند. به گفته او، «اولا دولت ترامپ نتوانسته راهبرد مشخص و پایداری را در قبال ایران تعریف کند و در ثانی، وزارت خارجه ایران نیز در بن‌بستی از بی‌تحرکی و فقدان ابتکار عمل گرفتار شده است؛ شرایطی که در آن وقوع هر تحول مثبت، بسیار بعید به نظر می‌رسد.»

 

آخرین سفیر جمهوری اسلامی ایران در اتحاد جماهیر شوروی با اشاره به سفر اخیر مجید تخت‌روانچی به عمان و ارسال پیام‌هایی از سوی آمریکا از طریق این کشور، معتقد است که «واشنگتن دچار نوعی سردرگمی در مواجهه با تهران شده است. ترامپ با تصور اینکه می‌تواند مانند رهبر یک قدرت جهانی، همه بحران‌ها را به‌تنهایی مدیریت کند، عملا در پرونده ایران با تناقض و گیجی پیش می‌رود.

 

از یک سو، فشار حداکثری اقتصادی را ادامه می‌دهد‌ و از سوی دیگر، از مسیرهای غیررسمی، پیام مذاکره می‌فرستد‌ اما واقعیت این است که هیچ‌یک از این دو سیاست، به‌تنهایی جواب نداده و نتیجه ملموسی برای آمریکا نداشته است.» ایزدی تأکید می‌کند که «آمریکایی‌ها انتظار داشتند تحریم‌ها در کوتاه‌مدت تأثیرات شدیدی بر اقتصاد و ثبات داخلی ایران بگذارد‌ اما چنین اتفاقی نیفتاد و همین موضوع باعث سردرگمی واشنگتن شده است.»

 

اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه در ادامه با نگاهی انتقادی به ساختار دیپلماسی کشور هم، عملکرد وزارت امور خارجه را «منفعلانه و فاقد پویایی لازم» می‌داند که تکمیل کننده بلاتکلیفی آمریکایی‌هاست و یک سینرژی را شکل داده که به یک بن بست تمام عیار منجر شده است.

 

به باور او، «وزارت خارجه فقط مجری سیاست‌ها نیست، بلکه باید سیاست‌ساز و تصمیم‌یار باشد. وقتی دستگاه دیپلماسی از ظرفیت‌های خود برای پیشنهاد و ابتکار استفاده نکند، طبعا کشور دچار رکود سیاسی در روابط خارجی می‌شود.» ایزدی با اشاره به ضعف در واکنش‌های دیپلماتیک می‌گوید: «وقتی وزیر خارجه روسیه درباره مسائل مهم و عمده اظهارنظر دقیق ندارد و همه چیز در ابهام به سر می‌برد، طبیعتا این بن‌بست ادامه خواهد داشت. ما حتی در ساده‌ترین مواضع هم سکوت می‌کنیم و این سکوت، پیام انفعال می‌فرستد.»

 

تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل در بخش دیگری از گفت‌وگو با تأکید بر ضرورت بازتعریف نقش وزارت امور خارجه خاطرنشان می‌کند که «دنیا وزارت خارجه را مرکز سیاست خارجی می‌داند. هرچه این نهاد کم‌تحرک‌تر شود، نگاه دیگر کشورها به بخش‌های غیر‌دیپلماتیک جلب می‌شود‌ و این برای سیاست خارجی ما زیانبار است. وزارت خارجه باید ابتکار عمل را به‌دست گیرد و تعاملات خود را از محدوده چند کشور خاص فراتر ببرد.» ایزدی در عین حال، ضمن اذعان به تجربه و توان فنی تیم فعلی وزارت خارجه، باور دارد که «خروجی عملکرد دستگاه دیپلماسی متناسب با ظرفیت نیروهایش نیست و افکار عمومی نیز از این وضعیت راضی نیستند.»

 

دیپلمات اسبق جمهوری اسلامی ایران با اشاره به گفته‌های عباس عراقچی مبنی بر نبود هیچ برنامه‌ای برای مذاکره با اروپا یا آمریکا، این موضع را نشانه‌ای از «فشل دیپلماتیک» می‌داند و به هفت‌صبح می‌گوید: «اگر ما منتظر بمانیم تا دیگران برایمان تصمیم بگیرند، یعنی از موضع کنشگر به موضع واکنشی سقوط کرده‌ایم. ولی در واقع ما باید فعالانه ایده بدهیم، مسیرها را پیشنهاد کنیم و سیاست خارجی را به حالت پویا بازگردانیم.

 

این‌که منتظر بمانیم غرب یا شرق چه تصمیمی می‌گیرند، نهایت ضعف در دستگاه سیاست خارجی است.» به گفته اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه، «سیاست خارجی ایران در وضعیت فعلی، نه از انسجام لازم برخوردار است و نه از ابتکار مورد انتظار؛ ما باید باور کنیم که بیش از ۱۹۰ کشور در جهان وجود دارد و نباید سیاست خود را تنها به چند بلوک محدود کنیم. حقانیت مواضع ایران باید برای دیگر کشورها تبیین شود.

 

در غیر این صورت، سیاست خارجی ما در نگاه جهانیان مبهم جلوه می‌کند.» آخرین سفیر جمهوری اسلامی ایران در اتحاد جماهیر شوروی در پایان گفت‌وگو، با تأکید بر لزوم بازنگری در راهبردهای کلان سیاست خارجی ایران تصریح می‌کند که «در شرایط کنونی، بدترین وضعیت برای یک کشور آن است که نه در مسیر گفت‌وگو حرکت کند و نه در مسیر تقابل تصمیمی بگیرد. ما باید به دیپلماسیِ فعال، آگاه و آینده‌نگر بازگردیم؛ دیپلماسی‌ای که بتواند میان استقلال، تعامل و ابتکار توازن برقرار سازد.»

 

منبع: هفت صبح

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین اخبار

کپی‌رایت ۲۰۲3, تمامی حقوق متعلق است به نقش فردا است @ طراحی شده در آتلیه نقش فردا