از سوی دیگر سقوط لحظهای ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید، مردم را به سوی سرمایهگذاریهای پرریسک اقتصادی سوق میدهد. به منظور رفتارشناسی مشتریان پلتفرمهای خرید آنلاین طلا، اقتصاد ۲۴ با حسین راغفر، اقتصاددان و پژوهشگر حوزه فقر به گفتوگو نشسته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
*آقای راغفر! شرایط اقتصادی چگونه است که مردم را به سمت سرمایهگذاریهای پرریسک سوق میدهد؟
– وقتی گزینههای منطقی در سرمایهگذاری وجود نداشته باشد و گزینههای جذاب در حوزههای سفته بازی و سوداگری فراهم شود، مردم را به سمت سرمایهگذاریهای پرریسک سوق میدهد. اتفاقی که افتاده این است که تمام فضای شهر را تبلیغات سفته بازی بر طلا تسخیر کرده و به مردم وعده سودهای بالا داده شده است چه کسانی جز نهادهایی که در قدرت هستند، میتوانند چنین کاری کنند؟ کل مملکت را برای کسب سودهای غیرمنطقی تبلیغ کردهاند. به باور من این جریان در دست کانونهای قدرت است و آنها دارند تعیین میکنند که اقتصاد به چه سمت و سویی برود؛ بنابراین برای رسیدن به هدف خود از ناآگاهی عمومی استفاده میکنند. متاسفانه مردم هم به این سفتهبازی تن میدهند چراکه فکر میکنند سودهای بزرگی در پی دارد و متاسفانه هیچ فرصت سرمایهگذاری درستی هم در کشور وجود ندارد.
در حال حاضر بانکها عملا دارند از مردم بهره میگیرند چراکه نرخ تورمی که در کشور وجود دارد بسیار بیشتر از نرخ بهرهای است که بانکها میپردازند؛ بنابراین مردم ترجیح میدهند پولشان را از بانکها خارج کنند و وارد سفتهبازی و سوداگری کنند. بر در و دیوار شهر هم میبینید که نوشتهاند با ۱۰۰ هزار تومان هم میتوانید طلا بخرید. یعنی به آنها کاغذ میدهند درحالی که در مقابلش طلایی وجود ندارد. مگر با صد هزار تومان اصلا چه قدر میتوان طلا خرید؟
از این رو ملاحظه میکنید که چه سوداگریهایی در کشور در جریان است. نظام اقتصادی کشور یعنی نهادهای رسمی مانند بانک مرکزی، در این بازی نقشآفرینی میکنند و نه اینکه ناظر باشند بلکه خودشان برای تخریب اقتصاد کشور سهم دارند. مگر همان مقاماتی که این همه مردم را تشویق کردند که به سمت بورس بیایند و بعد بورس دچار آشفتگی شد، پاسخگو بودند؟ بسیاری از زندگیها تحت تاثیر سوداگری که در بورس بود به شدت آسیب خورد ولی کسی پاسخگو نبود. الان هم همین وضع دارد پیش میآید.
*قطعا بسیاری از کسانی که در این پلتفرمهای فروش طلا سرمایهگذاری میکنند، هشدارها را شنیدهاند و از خطرات این نوع سرمایهگذاری آگاه هستند، اما میتوان این فرضیه را مطرح کرد که در شرایطی که فرد با اندک سرمایه خود نمیتواند کاری کند و هر لحظه ارزش آن کاسته میشود، به نوعی قمار میکند و پول خود را روانه این پلتفرمها میکند؟
– بله، چون اقتصاد گزینههای مختلف را برای مردم فراهم نمیکند، گزینهها برای سرمایهگذاری محدود است. این محدودیت ناشی از رانتهای بزرگی است که خلق میکنند. خود حاکمیت و دولت رفتار مردم را تغییر میدهند تا به جای اینکه پولشان را در فعالیتهای مولد ببرند، در فعالیتهای سفتهبازی خرج کنند. دولت جیبش با این مافیاها یکی است و نمیتواند با کسانی که این دست از فعالیتها را مدیریت و هدایت میکنند، برخورد کند. وگرنه بانک مرکزی نباید بدین شکل طلا عرضه کند، اما مردم هنوز نمیدانند که به فرض سکهای که میخرند، بانک مرکزی دلاری که برای واردات طلا داده و آن را تبدیل به سکه کرده و به مردم میدهد، آن دلار را برای مردم ۱۱۰ هزار تومان حساب میکند. مردم این را هنوز نمیدانند و از این رو فریب میخورند.
متاسفانه نظام اقتصادی ما پر از فریب و تقلب است. مردم هم از یک سو گزینهای نداشته و از سوی دیگر دانشی ندارند و همچنین تورم لجام گسیختهای که خود حاکمیت و دولت آن را رقم زدند، مردم را دچار سردرگمی کرده است. به همین دلیل اگر فردا به یکباره سقوط شدید قیمت طلا رقم بخورد، خیلیها بازنده این بازی خواهند بود. آن زمان هیچکس هم پاسخگو نخواهد بود. بانک مرکزی که الان دلار را کارگزاری میکند و اینگونه میفروشد برای تامین حقوق آخر ماه کارکنان دولت ناگزیر است که به هر در و دیواری بزند تا بتواند این پول را جمعآوری کند.
از این رو یکی از راههای تامین این منابع پولی، گران فروشی دلارِ طلای وارداتی است. از این طریق میتوانند پول جمع کنند ولی اتفاقی که میافتد این است که خود منشا تورم، فساد و بسیاری از نابسامانیهای دیگر میشود. همچنین به جای اینکه این منابع به سمت تولید هدایت شوند، متاسفانه به سمت فعالیتهای نامولد روانه میشوند. در چنین شرایطی چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم که مردم فریب این بازی حاکمیت را نخورند؟
*صندوقهای طلای بورس هم دقیقا کارکرد پلتفرمهای آنلاین فروش طلا را دارند و در مقایسه با این پلتفرمها نظارت و ساز و کارش مشخص است، اما دلیل اینکه بخشی از مردم سرمایهشان را به این پلتفرمها میبرند را میتوانیم به بیاعتمادی به دولت ارتباط دهیم؟
– به نظرم این مسئله اعتماد به دولت نیست، چون آن طرف (پلتفرمهای فروش آنلاین طلا) هم دولت و به تعبیر بهتر حاکمیت است. حاکمیت به کس دیگری اجازه نمیدهد که فرصتهای کسب سود و جمعآوری نقدینگی در کشور از این طریق صورت گیرد. نکته قابل توجه، اما این است که نقدینگی اصلا دست مردم نیست و در دست نهادهای قدرتمند است و این بازی را آنها اداره میکنند. بورس هم البته سابقه بدی دارد و سالهای اخیر آسیبهای جدی به اعتماد مردم زده است؛ بنابراین مردم با ساز و کارهایی که آشنا نیستند، گمان میکنند که شاید این پلتفرمها متفاوت باشند. اعتماد مردم به حاکمیت متاسفانه از بین رفته است.
*به نظر شما مشتریان سکوهای فروش آنلاین طلا عمدتا متعلق به کدام طبقه اقتصادی هستند؟
– بخشی از این بازی را احتمالا خود این پلتفرمها مدیریت و هدایت میکنند، درست مانند بورس. یعنی ممکن است خودشان یک تقاضای کاذب ایجاد کنند برای اینکه مردم را متقاعد کنند که قیمتها رو به افزایش است و منابعشان را در این پلتفرمها قرار دهند. به نظر من بیشترین سرمایهها در این حوزه از ناحیه طبقات متوسط به بالا صورت میگیرد. متوسط میانه ما در حال له شدن است و اصلا امکاناتی ندارد ولی طبقه متوسط به بالاست که میتواند در این حوزه سرمایه گذاریهای نسبتا قابل توجهی کند تا از این بازار سوداگری بتوانند منابعی را کسب کنند. این منابع به قیمت هزینه زندگی مردم تامین میشود. تورم بزرگ برای جامعه بوجود میآورند و بنابراین مشکل اصلی این است که دولت و حاکمیت علیرغم همه شعارهایی که میدهند، خودشان مسئول اصلی تورم در کشور هستند.
*تصور من این بود که از آنجایی که این پلتفرمها ادعا میکنند که امکان سرمایهگذاری با هر مبلغی را فراهم کردهاند، بیشتر مشتریان از طبقه متوسط به پایین باشند.
– خیر، آنها به دنبال این هستند که حتی منابع خرد مردم را جذب کنند، چون خیلیها منابع ۱۰۰ میلیون و ۲۰۰ میلیون تومانی دارند و گزینهای برای سرمایهگذاری ندارند. از این رو این فقط یک نوع تشویق و اعتمادبخشی به آنهاست که مثلا مینویسند با ۱۰۰ هزار تومان هم میتوانید در اینجا سرمایهگذاری کنید. درصورتی که با ۱۰۰ هزار تومان چه قدر طلا میتوان خرید؟ اینها نوعی متقاعد کردن حتی طبقات پایین است.
ضمن اینکه مثلا اگر فردی در طبقات متوسط پایین، ۱۰ الی ۲۰ میلیون تومان پول دارد، تشویق میشود که ریسک کند. طبقه پایین امروز له شده و از بین رفته است و چیزی در اختیار ندارد که وارد این سوداگریها شود. اگر هم سرمایهگذاری در این پلتفرمها صورت میگیرد متعلق به طبقه متوسط است. طبقات متوسط امکان ریسک کردن در این اندازهها را دارند ولو اینکه قیمت طلا سقوط کند، آنها میتوانند چنین ارقامی را تحمل کنند؛ اما چنین امکانی اصلا در اختیار طبقات محروم نیست.
منبع: اقتصاد24