بر اساس گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنهای، احمد جنتی دبیر شورای نگهبان ۲۵ تیرماه در نامهای به رهبری پایان عضویت سیداحمد خاتمی، علیرضا اعرافی و حسیداحمد حسینی خراسانی را مرقوم کرد. پاسخ آیت الله خامنهای نیز انتصاب مجدد هر سه عضو به عنوان فقهای شورای نگهبان بود.
براساس اصل ۹۱ قانون اساسی، ۶ عضو فقیه شورای نگهبان از جانب رهبر انقلاب منصوب میشوند. ۶ عضو دیگر این شورا یعنی حقوقدانها نیز از میان چهرههایی که رئیس قوه قضائیه به مجلس شورای اسلامی معرفی میکند، با رأی نمایندگان مجلس انتخاب میشوند. حالا بر اساس اخبار اعلام شده، سه عضو فقیه شورای نگهبان در ترکیب این شورا ابقا شدند که نام هایشان کم و بیش آشناست؛ سید احمد خاتمی به دلیل موضع گیریهای سیاسی و خطبههای نماز جمعه بیشتر برای عموم مردم شناخته شده است. دو نام دیگر اگرچه در دایره سیاست تاثیرگذار هستند، اما نامشان کمتر شنیده شده است. شیخ اعرافی و حسینی خراسان.
این سه نفر تنها نیمی از فقهای شورای نگهبان هستند که در سرنوشت سازترین تصمیم زندگی ما ایرانیان تاثیرگذارند؛ تصمیم آنها برای تایید یا رد صلاحیت چهرههای مختلف در انتخاباتها میتواند به صورت مستقیم بر سرنوشت نهادهای انتخابی موثر باشد. علاوه بر این، اعضا شورای نگهبان در تایید مصوبات مجلس یا رد آن نقش مهمی دارند؛ مصوبات و قوانینی که در زندگی ما و شما تاثیرگذار است.
درباره رویکردها و روحیات این سه عضو فقیه شورای نگهبان چه میدانیم و ادامه حضور آنها در فیلتر انتخاباتی و تقنینی کشور، چه پیامهایی دارد.
سید احمد خاتمی؛ احیای با حکم ابقا؟
آذرماه سال گذشته که ترکیب جدید شورای عالی حوزههای علمیه اعلام شد، غیبت دو چهره شاخص این شورا یعنی حسین بوشهری و سید احمد خاتمی، توجهها را به خود جلب کرد.
عدم حضور احمد خاتمی در دور جدید شورای عالی حوزههای علمیه، همراه با کنار رفتن او از هیأت رئیسه مجلس خبرگان در دوره ششم، از سوی بسیاری ناظران و رسانهها نشانهای از کاهش جایگاه سیاسی این چهره شناختهشده تعبیر شد.
عدم حضور خاتمی در هیات رئیسه خبرگان بعد از سقوط هلیکوپتر رییس دولت سیزدهم- جایی که ۱۲ سال منشی آن بود- در کنار انتشار خبری از جنس شایعه در رسانههای فارسی زبان خارج از کشور، سبب افزایش گمانهزنیها و رواج تفسیرهای غیررسمی شد؛ مهدی نصیری، مدیر مسئول پیشین روزنامه کیهان که این سالها فاصله زیادی با مواضع قبلی خود گرفته، در تحلیلی جنجالی مدعی شد کمرنگ شدن نقش خاتمی به دلیل موضعگیریهای او درباره گزینههای رهبری بوده است. پس از او عباس پالیزدار نیز ادعاهایی مشابه مطرح کرد. اگرچه این اظهارات هرگز به صورت رسمی تأیید یا رد نشد، اما بازار شایعات درباره تغییر موقعیت خاتمی در هرم قدرت بیش از پیش داغ شد، بهخصوص که خود خاتمی در برابر این تحولات «سکوت» کرده بود؛ انتخابی که با روحیه قبلیاش سازگاری نداشت.
در مقابل، سیدمحمد غروی، عضو تازهوارد جامعه مدرسین، از افراد اضافه شده به این شورا در دوره جدید و از چهرههایی که رسانهها او را «جانشین خاتمی در شورای عالی حوزهها» خواندند، در گفتوگویی با خبرآنلاین اعلام کرد که احمد خاتمی و برخی دیگر اصلاً کاندید انتخابات شورا نشده بودند و از ابتدا نیز قصد شرکت در این دوره را نداشتند.
این ادعا اما محل ابهام است؛ چرا که عرف انتخاباتی در چنین جایگاههایی نظیر شورای عالی حوزههای علمیه مبتنی بر «توصیهها» و سفارشهای خاص به افراد است. خود غروی در همان گفتگو درباره موضوع کاندیداتوری خود تأکید کرده بود که «برخی از اساتید و اعضای جامعه مدرسین» به او پیشنهاد کاندیداتوری دادهاند که مخالفتی با آن نداشته است.
با توجه به این نکات، به نظر میرسد عدم کاندیداتوری خاتمی برای شورای عالی حوزههای علمیه بر اساس «توصیه» بوده و شاید بتوان غیبتش در ترکیب جدید مجلس خبرگان رهبری را نیز با همین نگاه تحلیل کرد. زیرا با سابقه تأکید خاتمی بر وجهه حوزوی و تلاش او برای حفظ عنوان «آیتالله» برای خود، کنار رفتن داوطلبانه و بدون دلیل منطقی چندان باورپذیر نیست.
تمدید عضویت او به عنوان یکی از شش فقیه شورای نگهبان، احمد خاتمی را از موقعیت ماههای گذشتهاش کمی دور خواهد کرد.
علیرضا اعرافی؛ چهرهای آرام و نقشی پررنگ
نام علیرضا اعرافی کمتر از دیگر چهرههای روحانی در منازعات سیاسی داخلی مطرح میشود. او در تمام سالهای فعالیت خود در جایگاههایی چون عضویت در مجلس خبرگان رهبری و شورای نگهبان، با پرهیز هوشمندانه از ورود به مباحث چالشی، تصویری آرام و دور از جنجال از خود ساخته است. در حالی که چهرههایی مانند سید احمد خاتمی با اظهارات صریح و گاه تند شناخته میشوند، اعرافی همواره گزیدهگو و کمحاشیه باقی مانده است.
با این حال، سهم او در سیاستورزی از مسیر نهادهای مذهبی و تربیت طلاب را نمیتوان نادیده گرفت. او که سالیان طولانی عضو جامعه مدرسین حوزه علیمه قم- یکی از مهمترین نهادهای سیاسی-مذهبی اصولگرایان- بوده است در سه دهه گذشته قدم به قدم مسیر رو به جلویی تا رسیدن به ترکیب شورای نگهبان را طی کرده است.
در دهه ۱۳۷۰، پس از حضور در کلاسهای فلسفه آیتالله مصباح یزدی و تدریس در مدرسهی وابسته به او، به ریاست «مرکز جهانی علوم اسلامی» رسید. نهادی که در سال ۱۳۸۷ با «سازمان مدارس و حوزههای علمیه خارج از کشور» ادغام شد و در نهایت «جامعةالمصطفی العالمیة» از دل آن بیرون آمد. اعرافی از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۷ مدیریت این نهاد بینالمللی را برعهده داشت و نقش مهمی در گسترش نفوذ علمی و مذهبی ایران در جهان ایفا کرد.
نقطهی عطف بعدی، عضویت در شورای عالی حوزههای علمیه در سال ۱۳۹۵ بود؛ همان سالی که به عنوان امام جمعه موقت قم منصوب شد و کمی بعدتر، مدیریت حوزههای علمیه سراسر کشور را نیز برعهده گرفت. در آن مقطع، اعرافی بهطور همزمان دو نهاد تأثیرگذار مذهبی را اداره میکرد؛ اعرافی به مدت دو سال هم جامعه المصطفی را اداره میکرد و هم حوزههای علمیه سراسر کشور.
اما ضلع سوم مثلث رشد جایگاه اعرافی، عضویت در شورای نگهبان است؛ جایگاهی کلیدی که بهتازگی تمدید هم شده است. افزون بر آن، او در سالهای اخیر به عنوان نایبرئیس دوم مجلس خبرگان رهبری نیز انتخاب شده؛ موقعیتی که نام او را در گمانهزنیهای غیررسمی درباره آینده رهبری در ایران، بیش از پیش پررنگ کرده است.
در مردادماه سال گذشته، دیدار اعرافی با مقامهای روسی در مسکو، بدون انتشار رسمی جزئیات، این گمانه را تقویت کرد که نقش او فراتر از عناوین رسمیاش است. همانطور که اخیراً نیز شایعاتی از بازدید او از سایت هستهای فردو پس از حملات نظامی آمریکا منتشر شده؛ اخباری که هرچند تأیید رسمی نیافتهاند، اما به باور بسیاری، نشانهای از جایگاه حساس و پشتپرده او در ساختار قدرت است.
با این همه، اعرافی همچنان به روال همیشگی خود، «چراغ خاموش» حرکت میکند؛ آرام، کمحرف، اما مؤثر.
*سید احمد حسینی خراسانی؛ فقیه راستگرا و کم صدا
سید احمد حسینی خراسانی نیز یکی از سه فقیهی که عضویت اش در شورای نگهبان تمدید شده است. وی همچنین نماینده مردم خراسان رضوی در مجلس خبرگان رهبر یو عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است.
او در شهریورماه ۱۴۰۰، پس از استعفای آیتالله صادق آملی لاریجانی از عضویت در جمع فقهای شورای نگهبان، با حکم رهبر انقلاب به این شورا راه یافت. حسینی خراسانی همچنین در چهاردهمین اجلاسیه بزرگ حوزه علمیه قم بهعنوان استاد نمونه معرفی شد.
با وجود جایگاه فقهی و سیاسیاش، او چهرهای کمتر شناختهشده در عرصه رسانهای است؛ نه اهل مصاحبههای مکرر است و نه در محافل عمومی زیاد دیده میشود.با این حال از معدود گفتوگوها و موضع گیری هایش میتوان خط و ربط عمومی سیاسی اش را حدس زد: منتقد جدی دولت حسن روحانی، حامی سبک زندگی ساده رئیسجمهور سیزدهم، آیتالله رئیسی، و از مخالفان سرسخت مذاکره، بهویژه در حوزه سیاست خارجی و گفتوگو با غرب.
او در گفتوگویی با خبرگزاری رسا در سال ۱۴۰۰، با اشاره به تجربه دولتهای یازدهم و دوازدهم، تصریح کرده بود: «اعتماد و اطمینان به غرب امری محکوم به شکست است و هیچ ثمره و سودی برای کشور در بر نداشته است». او رابطه با آمریکا را نیز «غیرعقلانی» دانسته و افزوده بود: «آمریکا بارها دشمنی خود را با جمهوری اسلامی نشان داده و همواره به دنبال ضربه زدن به این نظام بوده است».
یک سال قبل از آن نیز عملکرد حسن روحانی را غیر قابل انطباق با سیاستهای کلان خوانده و گفته بود که «عملکرد، فعالیتها و موضع گیریهای دولت و انطباق و هماهنگی آن با سیاستهای کلان آن چنان که در افکار عمومی مطرح است اتفاق نیافتاده است و گاهی به هر دلیل، یا به خاطر کلی گوییها یا اجمال در اظهار نظرها و مطالب چندجانبهای احساس میشود هماهنگی و هم سویی لازم وجود ندارد».
نباید از سه عضو فقیه دیگر شورای نگهبان نیز به راحتی عبور کرد؛ در کنار حسینی خراسانی، سه فقیه دیگر نیز همچنان در شورای نگهبان حضور دارند: آیتالله سید محمدرضا مدرسی یزدی، آیتالله مهدی شبزندهدار، و آیتالله احمد جنتی؛ دبیر شورای نگهبان از دهه ۱۳۷۰، کهنسالترین مسئول در ساختار جمهوری اسلامی و بیتردید یکی از تأثیرگذارترین چهرههای فقهی این نهاد مهم نظارتی.