به گزارش نقش فردا به نقل از رویداد۲۴| خبر تشکیل «اتاق وضعیت عفاف و حجاب» و فعالسازی ۸۰ هزار آمر به معروف در تهران، بار دیگر تضاد درونی حاکمیت بر سر نحوه مواجهه با موضوع حجاب را آشکار کرد. در حالی که دولت مسعود پزشکیان تلاش دارد با واقعبینی و پرهیز از تنش، سیاست حجاب را از مسیر قهر و اجبار به گفتوگو و فرهنگ منتقل کند، جریان رادیکال همچنان در پی احیای همان سیاستهایی است که سالها جز بحران، نتیجهای نداشتهاند.
این تصمیم تازه درست در روزهایی اعلام شده که دولت با امتناع از اجرای لایحه عفاف و حجاب – به پشتوانه تشخیص و نظر شورای عالی امنیت ملی – و کاهش فشارهای انتظامی، پیام روشنی از تغییر مسیر داده بود. در عین حال اظهارات اخیر محمدرضا باهنر، چهره با سابقه اصولگرا که سالها در ساختار قدرت حضور داشته، این نوید را میداد که نظر بخشی از لایه قدرت به نظر دولت و شعام نزدیک شده است. حالا، اما به نظر میرسد بخشی از ساختار قدرت به هیچ وجه حاضر به پذیرش این تغییر آرام نیستند.
از جامعهای که تغییر کرده تا سیاستی که جا مانده است
کافی است نگاهی به خیابانها بیندازیم؛ واقعیت اجتماعی روشن است: زنان با پوششهای متنوع و اختیاری در سطح شهر حضور دارند و دیگر کسی شگفتزده نمیشود. نافرمانی مدنی نرم زنان، هنجارهای بصری جامعه را تغییر داده است. امروز نه آنچه اسمش را «بدحجابی» گذاشته بودند، شوکآور است و نه حضور بیروسری در اماکن عمومی غیرعادی به نظر میرسد.
با این حال، هر بار که جامعه به سمت آرامش و عادیسازی پیش میرود، صدایی از دل جریان تندرو بلند میشود تا فضای سیاسی را دوباره ملتهب کند. تشکیل «اتاق وضعیت عفاف و حجاب» نیز در همین چارچوب قابل فهم است؛ نه اقدامی فرهنگی، بلکه تلاشی برای بازگرداندن کنترل از دسترفته.
سیاست پزشکیان؛ عقلانیت به جای اجبار
رویکرد دولت پزشکیان در موضوع حجاب، تا اینجا با سایر دولتها متفاوت بوده است. او نهتنها از اجبار دفاع نکرد، بلکه اجرای قانون عفاف و حجاب را – به استناد نظر شورای عالی امنیت ملی – متوقف کرد تا از تکرار بحرانهای ۱۴۰۱ جلوگیری کند.
در همین چارچوب، اظهارات محمدرضا باهنر درباره «اصلاح نرم پارادایمها» و «غیرقابل پیگیری بودن لایحه حجاب» نیز نشانهای از چرخش تدریجی در نگاه رسمی است؛ چرخشی که اگرچه هنوز محتاطانه است، اما از وجود ارادهای در بخشهای عاقلتر حاکمیت برای کاهش تنشها خبر میدهد.
اما درست در زمانی که دولت سعی دارد بحرانها را مدیریت کند، بخشی از جریان سیاسی با عناوینی مانند «قرارگاه ناظران مردمی» یا «آمران به معروف»، مسیر دیگری میرود؛ مسیری که نهتنها به آرامش جامعه کمک نمیکند، بلکه هر لحظه میتواند آتش اختلاف را شعلهورتر کند.
تندروها و سیاست بحران دائمی
واقعیت اجتماعی را نمیتوان با فرمان اداری تغییر داد
تشکیل اتاق وضعیت عفاف و حجاب اگرچه در ظاهر با شعار «مدیریت فرهنگی» معرفی میشود، اما در عمل تلاشی است برای مهار تحولی که از کنترل ساختار رسمی خارج شده است. تجربه نشان داده هرچه فشارها بیشتر شده، مقاومت اجتماعی نیز قویتر گشته است.
جامعه امروز ایران دیگر جامعه دهه ۶۰ نیست. نسل جوان، زنان، طبقه متوسط شهری و حتی بخشهایی از بدنه مذهبی، پوشش را امری شخصی میدانند نه سیاسی. سیاستهای سختگیرانه تنها موجب واگرایی بیشتر و فرسایش اعتماد عمومی خواهد شد.
آیا حاکمیت آماده پذیرش واقعیت است؟
پرسش اصلی همین است: حاکمیت تا چه حد آماده پذیرش تغییر عرف اجتماعی است؟ مسیر عقلانی همان است که دولت پزشکیان در پیش گرفته؛ یعنی احترام به واقعیت جامعه، پرهیز از اجبار و گفتوگو با مردم. اما اگر جریان تندرو بتواند مسیر تصمیمسازی را تغییر دهد، احتمال بازگشت به تقابل اجتماعی دور از ذهن نیست.
حاکمیت میتواند با پذیرش حجاب اختیاری در چارچوبهای معقول، شکاف اجتماعی را کاهش دهد و مشروعیت خود را ترمیم کند. در مقابل، پافشاری بر اجبار، تنها به انزوا و بیاعتمادی بیشتر میانجامد.
از «اتاق وضعیت» تا «بنبست سیاست اجبار»
به نظر میرسد تجربه بیش از چهار دهه سیاستهای قهری در حوزه حجاب، برای تصمیمگیران کافی نبوده است. اتاق وضعیت جدید شاید بتواند نیرو بسیج کند، اما نمیتواند ذهن و دل جامعه را تغییر دهد. جامعه ایران از اجبار عبور کرده و این مسیر برگشت ندارد.
در این شرایط، عقلانیت حکم میکند که حاکمیت بهجای اتاقهای وضعیت، اتاق گفتوگو با جامعه را تشکیل دهد. گفتوگویی که شاید بتواند شکاف میان مردم و قدرت را ترمیم کند و از تبدیل یک مسأله فرهنگی به بحرانی سیاسی جلوگیری کند.