کلانتری در این جایگاهها همواره خود را بهعنوان یکی از صریحترین منتقدان ساختار مدیریت منابع طبیعی معرفی کرده و بارها نسبت به پیامدهای سوءمدیریت در زمینه بحران آب، فرونشست زمین، خشک شدن تالابها و فشار بیرویه بر منابع آبی زیرزمینی هشدار داده است.
اظهارنظرهای او در سالهای اخیر بارها واکنشهای گستردهای برانگیخته است. از جمله وقتی گفت «اصلیترین بحران ایران کمبود آب است، نه تحریمها» یا زمانی که بهصراحت سیاستهای کشاورزی آببر را نقد کرد و بر لزوم تغییر الگوی کشت در کشور پای فشرد. او حتی در دوره ریاست بر سازمان محیطزیست از ضرورت سختگیری در مدیریت منابع سخن گفت، اگرچه یکبار هم در به پرسش خبرنگاری درباره حل مشکل آلودگی هوا، اینطور پاسخ داد که «باید دعا کنیم باد بیاید.» صراحت کلانتری باعث شده است که همواره در معرض انتقاد جریانهای مختلف سیاسی و صنفی قرار گیرد. کلانتری با وجود این حاشیهها، همچنان بهعنوان یکی از معدود مدیرانی شناخته میشود که بحران آب و محیطزیست را در صدر اولویتهای استراتژیک ایران قرار داده است.
او در گفتوگویی تفصیلی که در آن به موضوعات مختلفی از جمله بحران آب، سدسازی، مافیای آب، سوءمدیریت منابع آبی، هدررفت آب در بخش کشاورزی، سوءمدیریت وزارت نیرو، فرونشست زمین، آلودگی هوا و دیگر معضلات آبی و محیطزیستی پرداخته شده است، نسبت به عملکرد وزاری نیرو در طول سه دهه گذشته انتقاد کرد و ضمن تاکید بر این نکته که «نباید تقصیر سوءمدیریت را گردن کاهش بارش بیندازیم»، گفت که «براساس قانون توزیع عادلانه آب مصوب سال ۱۳۶۱، کسی که مسئول پایداری آب است و پاسبان و پاسدار آب محسوب میشود و باید آب را به عنوان یک ماده تجدیدپذیر نگه دارد، شخص وزیر نیرو است، حتی رئیسجمهور این مسئولیت را ندارد. اما مجموعه وزرای نیرو در طول سه دهه گذشته نتوانستهاند به این وظیفه خود عمل کنند.»
کلانتری همچنین با ابراز نگرانی از وضعیت منابع آبی ایران تاکید کرد که «کشورمان برای ۵۰ میلیون نفر کشور کمآبی بود و الان برای نزدیک ۱۰۰ میلیون نفر جمعیت، به مرز بیآبی رسیده است. با این حجم مصرف و با این هزینهکرد آب و با این ریختوپاش وعدم مدیریت آب که در کشور وجود دارد، اکنون تمدن ایران تهدید میشود، زیرا همواره اهداف کوتاهمدت همیشه بر پایداری سرزمین غالب بوده است. این در حالی است که مهمترین مساله برای یک کشور، ابتدا نیروی انسانی و دوم، آب است. نفت، گاز و مسائل مربوط به انرژی در برابر مساله آب جزو مسائل ثانویه محسوب میشوند. ما تمدن ۷۰۰۰ساله کشور را بهشدت به خطر انداختهایم و در حال ویران کردن سرزمین هستیم.»
وزیر اسبق کشاورزی این نکته را هم خاطرنشان کرد که «حفظ منابع آبی نسبت به خودکفایی در اولویت قرار دارد» و به همین دلیل به گفته خودش، دردهه ۷۰ که مسئولیت وزارت کشاورزی را برعهده داشته، زیر بار اجرای سیاستهای خودکفایی نرفته است. او با بیان این که ۸۷ درصد مصارف آب کشور مربوط به بخش کشاورزی است، تاکید کرد که «در ایران سالانه ۹۰ میلیارد متر مکعب آب مصرف میشود که ۸۰ میلیارد آن در حوزه کشاورزی به مصرف میرسد. این در حالی است که خالص تولید بخش کشاورزی، به طور متوسط ۳۰ سنت بهازای مصرف هر متر مکعب آب است. آب برای مصرف شرب به اندازه کافی در سراسر کشور وجود دارد و درجه اول باید مصرف آب در بخش کشاورزی کاهش یابد.»
رئیس پیشین سازمان حفاظت محیطزیست همچنین در بخشی از این گفتوگو، نسبت به مشکلات عدیده ناشی از فرونشست زمین در اصفهان هشدار داد و گفت که «ما در حوضه شهرستان اصفهان، سالانه یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تا یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب را از دل زمین بیرون میکشیم و برای زراعت استفاده میکنیم. این برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی بهشدت به فرونشست شهر اصفهان دامن زده است. اکنون به اندازه ۲۳ میلیارد متر مکعب در وسعت حداکثر ۲۷۰۰ کیلومتر مربعی شهرستان اصفهان و تالاب گاوخونی، «هوا» داریم. این بهشدت خطرناک است، زیرا این رقم به معنای آن است که ۱۰ متر خلأ زیرزمین وجود دارد که دائما باعث فرونشست در شهرستان اصفهان میشود. به همین دلیل است که آثار تاریخی اصفهان، جادهها، پالایشگاهها، نیروگاهها و حتی مدارس و خانههای آن در حال از بین رفتن هستند.»
در ادامه مشروح مصاحبه دیدهبان ایران با عیسی کلانتری را میخوانید:
ایران به مرز بیآبی رسیده است
– شما در یکی از مصاحبههای اخیر خود بیان کردهاید که «ایران کشوری کمآب نیست، بلکه بیآب است.» منظورتان از این جمله چیست؟
همهچیز نسبی است. ما برای ۵۰ میلیون نفر کشور کمآبی بودیم و الان برای نزدیک ۱۰۰ میلیون نفر جمعیت به مرز بیآبی رسیدهایم. با این حجم مصرف و با این هزینهکرد آب و با این ریختوپاش و عدم مدیریت آب که در کشور وجود دارد، اکنون تمدن ایران تهدید میشود. بیش از ۳۰ سال است که هشدار میدهم ما کشور کمآبی هستیم، ولی هیچکس توجه نمیکند و همان سیاستهای قدیم دنبال میشود.
– چرا؟
دهها دلیل وجود دارد، ولی اولین آن، نادانی است. دومین آن هم سیاستهای تحمیلشده بر کشور است. وقتی که دچار مشکلات اقتصادی هستیم، توان مالی ضعیفی داریم، تحت تحریم هستیم و منابع لازم را برای تامین نیاز غذایی کشور نداریم که هر نفر به طور متوسط باید روزانه ۲۰۰۰ کیلو کالری مصرف کند، در کنار اینها، به پایداری آب و توسعه پایدار هم توجه نمیشود، طبیعتا همه فشارها بر منابع آبی وارد میشود تا هرچه بیشتر از این منابع استفاده کنند و هرچه کمتر محصولات آببر را از خارج وارد کنند. این استفاده هم بدون توجه به اصول توسعه پایدار و آمایش سرزمین و بدون توجه به لزوم ماندگاری سرزمین انجام میشود. یعنی ما همه گناهان و جرمها را درباره موضوع آب در کشور را بخصوص طی ۲۵ تا ۳۰ سال اخیر مرتکب شدهایم.
صفر تا صد آب کشور در اختیار وزیر نیرو است
– شما همیشه با اختیارات بالای وزرای نیرو در مدیریت آب کشور مخالفت کردهاید، چرا؟
براساس قانون غلط توزیع عادلانه آب مصوب ۱۳۶۱، آب تنها مسالهای است که صفر تا صد آن در اختیار وزیر نیرو است. من از همان زمان با این مساله مخالف بودم. ولی متاسفانه در طول بیش از چهار دهه گذشته، صفر تا صد تولیگری و تصدیگری آب در اختیار وزارت نیرو قرار داشته است؛ بنابراین وزارت نیرو و وزرای آن در طی این مدت، بهویژه در سه دهه گذشته، باید پاسخگوی شرایط امروز باشند. چون بقیه دستگاهها مصرفکننده هستند، ولی وزیر نیرو متولی یا در واقع، پاسدار آب است.
استحصال و فروش آب تنها یکی از وظایف وزارت نیرو است، اما همه توجهات این وزارتخانه به این مساله معطوف شده است، ولی این وزارتخانه نگهداری و پاسبانی از آب را به طور کامل فراموش کرده است. به همین دلیل، اکنون به این وضعیت بحرانی مدیریت منابع آبی رسیدهایم.
حفاظت از منابع آبی در ایران به طور کامل فراموش شده است
– عملکرد وزیر فعلی نیرو یعنی عباس علیآبادی را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظرم، غیر از آقای مهندس چیتچیان، سایر وزرای نیرو در طول دهههای گذشته به پایداری آب فکر نکردهاند و دائما به دنبال استحصال و مصرف آب بودهاند. حفاظت از منابع آبی در کشورمان به فراموشی سپرده شده، این در حالی است که در قانون مصوب سال ۶۱، این مساله نیز جزو وظایف وزیر نیرو برشمرده شده است.
همچنین فشارهایی که نمایندگان مجلس، مسئولان سیاسی و حکمرانان در طول دهههای اخیر وارد کردهاند، دائما به سمت استحصال و مصرف بیشتر آب بدون توجه به پایداری آب و بدون توجه به این اصل بوده است که آب باید یک ماده تجدیدپذیر باشد. همین الان سالانه کمتر از ۲۰ میلیارد متر مکعب آب به منابع زیرزمینی تزریق میشود، اما بیش از ۴۲ میلیارد متر مکعب استحصال انجام میدهیم؛ این یعنی نابودی سفرههای زیرزمینی.
خداوند آقای دکتر حبیبی را رحمت کند، در سال ۱۹۹۲ که ایشان به اجلاس ریو تشریف بردند، همانجا تصویب شد که کشورها حداکثر باید ۴۰ درصد آب تجدیدپذیر خود را مصرف کنند، همین مصوبه در سال ۱۹۹۷ در سازمان ملل هم تصویب شد، ولی بیش از ۳۰ سال است که ما بالای ۹۰ درصد آب تجدیدپذیر خودمان را مصرف میکنیم.
اهداف کوتاهمدت همیشه بر پایداری سرزمین غالب بوده است
– یعنی شما معتقدید که در این زمینه، قصور انجام شده است؟
اهداف کوتاهمدت همیشه بر پایداری سرزمین غالب بوده است. یعنی همواره بخصوص وقتی که وزیر نیرو زیر مهمیز نمایندگان مجلس بوده، بر این وزارتخانه فشار وارد شده است؛ به نحوی که حتی وقتی وزرای نیرو میخواستند قانونا وظیفه خود را انجام دهند، نمایندگان همیشه آنها را اذیت کردهاند؛ یعنی پای ابزارهایی مثل طرح سوال و استیضاح را وسط کشیده و گفتهاند که چرا به حوزه انتخابیه ما، آب یا چاه یا سد نمیدهی. این اتفاقات دائما در طول ۲۵ تا ۳۰ سال گذشته تکرار شده و باعث شده است که مصرف آب به طور مداوم افزایش یابد.
دهه ۶۰ مشکل آبی چندانی نداشتیم، برای این که منابع آب تجدیدپذیر ما ۱۳۲ میلیارد متر مکعب بود، اما بیشترین میزان مصرف ما حدود ۵۰ میلیارد متر مکعب بود، یعنی حدود ۳۸ درصد منابع آب تجدیدپذیر را مصرف میکردیم. ولی با افزایش جمعیت همراه با بیشتر شدن تحریمها و دشمنی ما با دنیا و دنیا با ما که محدودیتهای بیشتری را برای کشورمان به وجود آورده است، دائما فشارها برای تولید محصولات کشاورزی اضافه شد و اکنون هم ۸۷ درصد آب کشور را بخش کشاورزی مصرف میکند و هیچ اصول و قاعدهای هم ندارد، چون کل ارزش تولیدات بخش کشاورزی به ۴۰ میلیارد دلار در سال نمیرسد.
سالانه ۹۰ میلیارد متر مکعب آب در ایران مصرف میشود
– با این حساب چرا این الگوی مصرف اشتباه اصلاح نمیشود؟
چه کسی باید این الگو را اصلاح کند؟
– وزیر جهاد کشاورزی.
وزیر کشاورزی و به طور کل، بخش کشاورزی، مصرفکننده آب هستند، مثل مردمی که میخواهند ۲۴ساعته آب در لولههای منزلشان باشد. تنظیمکننده، کنترلکننده و پایدارنگهدارنده آب، شخص وزیر نیرو است؛ به نحوی که اگر چاه غیرمجاز حفر شده، ایشان به وظیفه خود عمل نکرده است، اگر آبخوانداری انجام نشده، ایشان موظف بوده است که به وظیفه خود عمل کند، اگر برداشت غیرمجاز صورت میگیرد، بازهم ایشان مسئول است. وزیر نیرو فقط فروشنده آب نیست، بلکه پاسدار آب است، اما دهههاست که کار وزارت نیرو فقط فروش آب شده است.
براساس قانون توزیع عادلانه آب مصوب سال ۱۳۶۱، کسی که مسئول پایداری آب است و باید آب را به عنوان یک ماده تجدیدپذیر نگه دارد، شخص وزیر نیرو است، حتی رئیسجمهور این مسئولیت را ندارد. اما مجموعه وزرای نیرو در طول سه دهه گذشته نتوانستهاند به این وظیفه خود عمل کنند، برای این که زیر فشار بودهاند. هم زیر فشار سیاستگذاران کلان بودهاند و هم زیر فشار نمایندگان مجلس بودهاند و مقاومتی هم در برابر این فشارها نکردهاند.
وقتی که الان سالانه ۹۰ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر داریم، طبق قوانین و ضوابط بینالمللی باید در طول سال ۳۶ میلیارد متر مکعب آب مصرف کنیم، ولی در حال حاضر هر ۹۰ میلیارد متر مکعب را مصرف میکنیم.