به گزارش نقش فردا به نقل از “ورزش سه“، اشکان جزو آن دسته بازیکنان بزرگ تاریخ فوتبال ایران است که گذارش به استقلال و پرسپولیس نیفتاد. مثل حمید علیدوستی، سید مهدی ابطحی و مسعود شجاعی. او درست یک سال پیش در بازی فولاد – آلومینیوم آخرین بازی باشگاهی خود را در ایران انجام داد و با حضوری کوتاه در تیم شحانیه و تمرین با مربی ایرانی این باشگاه قطری در نهایت موفق به حضور در لیگ دسته پایینتر قطر نشد. او که قرار است بخشی از پروژه کینگزلیگ باشد، امروز با انتشار متنی در اینستاگرام از فوتبال خداحافظی کرد، درحالیکه از خودمان سوال کردیم چرا در اینستا و نه در وسط یک بازی بزرگ چند ده هزار نفری با نورافشانی و تشویق مکرر به پاس آنچه او به فوتبال ایران اضافه کرد.
اولین بار، خبرنگاران جوان روزنامههای ورزشی در دهه هشتاد در اینترنت به نام اشکان برخوردند. یک اسم کنجکاوی برانگیز که در تیمهای پایه آلمان بازی میکرد و عضو هرتابرلین بود. جوانی با صورت شرقی و چهره شورشی که قرار بود برای ایرانیها نقش مسعود اوزیل را بازی کند. همتیمی ترک تبار و البته بواتنگ بلندقامت دو ملیتی که نزدیکترین رفیقش بود. او خیلی زود و پیش از جام جهانی 2006 به برانکو ایوانکوویچ سرمربی وقت تیم ملی پیشنهاد شد اما باوجود تجربه موفق فریدون زندی وقتی برای بررسی و مذاکره با او که شانس پوشیدن پیراهن مانشافت را داشت، نبود. یکی دو سال بعد، در زمانی که اشکان در میان فوتبالدوستان ایرانی اسمی در کرده بود و با وولفسبورگ قهرمان آلمان شده بود این افشین قطبی بود که به آلمان رفت تا با او خانوادهاش دیدار کند و رای او را برای حضورش در جام ملتهای آسیا 2011 بزند. آنها قبول نکردند، همانطور که رضا قوچاننژاد که در آن زمان گلزن تازهنفسی در لیگ هلند بود هنوز آرزوهای خود را در تیمی دیگر جست و جو میکرد.
با حذف ایران از جام ملتهای آسیا و انتخاب کارلوس کیروش، سرمربی پرتغالی با انجام دو اردو خیلی زود نقشه اصلاحی خود را روی میز گذاشت: ایرانیهای مستعد شاغل در اروپا را لیست کنید. او در برهوت لژیونر دنبال چهرههایی بود که در فضای اردوی تیم ملی انرژی بیشتری از او نبرند. هدف اول، اشکان دژاگه بود. بازیکنی که در یک تصمیم پرسروصدا از سفر به سرزمینهای اشغالی خودداری کرده بود تا نشان بدهد ایران را برای آینده خود انتخاب کرده، اگرچه با دوری طولانی از وطن و تتوهایی که هنوز در آن زمان در فوتبال ایران کسی به زدنشان فکر نمیکرد، این تصمیم آنقدرها هم ساده به نظر نمیرسید. در نهایت بزرگی کیروش و مهارتش در مذاکره بازیکن تازهای را وارد تیم ملی کرد. ستارهای بی شباهت به فریدون زندی که در همان اولین بازی ملی دو گل مقابل قطر به ثمر رساند و به قول مربیان در رختکن را با لگد باز کرد.
اشکان بدون شک در زمره بازیکنان ممتاز تاریخ فوتبال ماست. ما در جام جهانی 2014 بهترین نمایش ممکن را از او در بازی آرژانتین دیدیم. جایی که با خوی آلمانی فوتبالش بارها دروازه رومرو گلر درخشان آرژانتین را به خطر انداخت و یک پنالتی تقریبا قطعی را روی خطای زابالتا بدست آورد که داور مسابقه از آن عبور کرد. درحالیکه اشکان و مسعود در فضای استثنایی ورزشگاه که برزیلیها را همراه ایران کرده بود توی سر خود میزدند که فرصت برتری تیم شجاع ایران مقابل آرژانتین از دست نرود. توی این صحنه همه چیز قطعی بود.اشکان با تیزچنگی توپ را از مقابل پای چپ مدافع آرژانتین زد و با بی اختیاطی او سرنگون شد. همه دنیا گفتند پنالتی اما داور (شاید) فکر کرد حالا به آرژانتین سخت نگیریم! درحالیکه پای راست زابالتا از ران تا ساق اشکان را لمس کرده بود. این صحنهای سرنوشت ساز در آن مسابقه دیدنی و شاید بهترین نمایش ملی تاریخ فوتبال ما بود که اگر با تصمیم درست داور همراه میشد مسی را شکست داده بودیم.
اشکان چهار پنج سال دیگر هم با تیم ملی بود و در یک اقدام ناگهانی پیراهن تراکتور را هم به تن کرد و با این تیم فاتح یک جام حذفی شد. او گلی به یاد ماندنی مقابل استقلال دارد که شادی خود را مقابل پلههای فلزی یکی از جایگاهها با هواداران تقسیم میکند. دژاگه سپس به فولاد هم رفت و در شرایطی که شایعه حضورش در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بود در نهایت آخرین بازی باشگاهی خود را در همان اهواز انجام داد. در یک بازی معمولی و بدون آنکه ملت متوجه این اتفاق مهم باشند که یکی از ممتازترین بازیکنان یک نسل قرار است ما را ترک کند.
امروز یورگن کلوپ گفته بود خداحافظی خوب آن چیزی است که غم و اندوه داشته باشد. چطور میشود افسوس نخورد از پایان کار ستاره اصلی نسل بی ستاره فوتبال ایران که از بوندسلیگا و لیگ برتر انگلیس به کمپ تیم ملی میآمد و با هر نگاه بر آسمان این خاک بوسه میزد!
نگاهی به دوران فوتبال اشکان:
۱. حضور در تیمهای پایه زیر ۱۷ سال، زیر ۱۸ سال، زیر ۱۹، زیر ۲۰ سال و زیر ۲۱ سال آلمان
۲. قهرمانی با تیم ملی زیر ۲۱ سال آلمان در جام ملتهای اروپا ۲۰۰۹ به همراه اوزیل و نویر، هوملس، خدیرا، بوآتنگ و گلزنی دژاگه مقابل فنلاند در گروه B مسابقات. دژاگه در تیم ملی زیر ۲۱ سال آلمان دوبار به فرانسه، یک بار به هلند و یک بار به فنلاند گلزنی کرد و یک بارهم جلوی بلژیک پاس گل داد. او در تیمهای ملی پایه آلمان ۵۰ بار به میدان رفت و درمجموع ۱۵ گل به ثمر رساند.
۳. قهرمانی با ولفسبورگ درفصل ۲۰۰۹-۲۰۰۸ (بعنوان یکی از ۴ ایرانی که قهرمان یکی از ۵ لیگ مطرح دنیا میشود)
۴. انتخاب بعنوان بهترین بازیکن فولام در لیگ برتر انگلیس در فصل ۲۰۱۴-۲۰۱۳
۵. بازی ایران قطر در ۸ اسفند در اولین بازی ملی کیفیتش رو نشون داد و دبل کرد.
۷. قهرمانی با تراکتور در (فصل۱۳۹۹-جام حذفی)
8. سه قهرمانی دیگر هم دارد: قهرمانی در مسابقات زیر ۱۷ (فصل ۲۰۰۳-۲۰۰۲) و ۱۹ سال (فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۳) آلمان با هرتابرلین، قهرمانی در برلین کاپ با تیم دوم هرتابرلین (فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۳)