روزنامه جوان نوشت: در منظومه فکری ایشان چیزی به نام جهاد برای دفاع از سرزمین ازدسترفته نیست. تا جنگی درمیگیرد، انگارنهانگار که سیسال و چهلسال است در عرصه روزنامهنگاری و سیاست قلم میزنند، نوشتههایشان شبیه نوشتههای دانشجوی سال اولی است که برای نشاندادن وجهه روشنفکری خود به دوستدخترش، قلم بهدست میگیرد و از بدی اسارت زنان یا اَخ بودن جنگ یا خوببودن صلح و جنونآمیزبودن چهوچه مینویسند.
حمله تند روزنامه جوان
حتماً قهوه و سیگار فراموش نشود وقتی اینقدر حس روشنفکری به خود میگیرید! چراغها را هم کمی خاموش کنید تا فضای کافههای مهآلود وین و پاریس برایتان تداعی شود! حیف است این همه هپروت علیه مظلومیت یک ملت بیچاره در کلام شما لوکیشن مناسب نداشته باشد!
این روزنامه افزوده است: شما را چه به فرهنگ جهاد و فرهنگ دفاع از سرزمین اشغالشده؟! بوی دنیای دون میدهد نوشتههای شما! همه دغدغههایتان تا لب گور است، اگر اینطور نیست، چرا وقتی یک نیروی دفاعی بعد از عمری تحمل محاصره و نسلکشی و تحقیر دست به دفاع مقدس از سرزمینش میزند، یاد گزارههای صادقهدایتیتان میافتید؟!