بارها داستان فوزیه فواد اولین همسر شاه مخلوع را اینجا برای‌تان نوشته‌ام. در عکس‌هایی که از خاندان ملک فؤاد تماشا می‌کردم عکسی از فائزه خواهر کوچکتر فوزیه مرا به خود جلب کرد و همین باعث شد کمی در زندگی او کنکاش کنم تا ببینم سرنوشت یکی از خواهران ملکه ایران چه شد. عکس‌هایی که از علاقه شدید و توجه فوزیه به فائزه خبر می‌داد.
دختران ملک فواد در زمینه رفتار و مسئولیت‌پذیری بسیار شایسته بودند، به همین دلیل در مصر محبوبیت زیادی داشتند. فائزه دختری زیبا، باهوش، دانا و فعال در عرصه اجتماعی بود و مدتی سرپرستی هلال احمر را به‌عهده داشت.سال‌ها بعد از طلاق فوزیه از محمدرضا، نازلی (مادر فائزه، فائقه، فتحیه، فوقیه، اسماعیل که در کودکی مرد) در مصاحبه‌ای، فائزه را گزینه مناسب‌تری از فوزیه برای عنوان ملکه ایران دانست.
از نظر او فائزه بسیار باسیاست، زیرک و باهوش بود و برای ملکه بودن آمادگی بیشتری داشت و اگر او با شاه ازدواج می‌کرد شاید هیچگاه جدا نمی‌شد. نازلی، فوزیه را به‌علت گوشه‌گیری و شخصیت خجالتی و روحیه آرام و خاص، مناسب دربار ایران و ملکه شدن نمی‌دانست .درباری که ثریا اسفندیاری از آن در خاطراتش با عنوان «خاله‌زنکی» همیشه یاد می‌کرد. باید گرگ می‌بودی تا مثلا با دسیسه‌های اشرف مقابله می‌کردی.
القصه… فائزه در ۲۲ سالگی با یکی از عموزاده‌های ترک‌تبارش (از تبار عثمانی) به‌نام محمدعلی رئوف که 12 سال با او اختلاف سنی داشت ازدواج کرد. محمدعلی رئوف ادیب، صوفی، استاد و مدرس عرفان و مترجم بود و تحصیلاتش را در غرب گذرانده بود .
این ازدواج برخلاف میل فاروق صورت گرفت اما به‌مرور پذیرفت و رابطه خوبی با خواهر و داماد شکل گرفت اما چند سال بعد ملک فاروق (پدر فائزه) به‌دلیل سوءظنی که در اواخر سلطنت به آن دچار شده بود، فائزه و همسرش را به حبس خانگی محکوم کرد.
این زوج در حبس خانگی فیلمی درباره کودتای نظامی تهیه کردند و شش هفته بعد، ملک فاروق با کودتای نظامی از سلطنت خلع شد. پس از کودتای مصر، فائزه به ناچار همراه با همسرش به ترکیه رفت و بعدتر ساکن پاریس شد. (در تصویر زیر فائزه را درمیان اشرف و شمس می‌بینید)
فائزه و همسرش هیچگاه صاحب فرزندی نشدند و پس از 17 سال زندگی مشترک با وجود رابطه خوبی که با یکدیگر داشتند از هم جدا شدند و فائزه نیز مانند خواهرش شاهزاده فوزیه، هیچگاه در مورد علت طلاق صحبتی نکرد و همیشه از محمدعلی رئوف به نیکی و بزرگی یاد کرد.
فائزه تا پایان عمر دیگر ازدواج نکرد و با وجود علاقه به سرزمین خود، هیچگاه به مصر نیز بازنگشت و سرانجام شاهدخت زیبای مصر در تنهایی و سکوت در سن 70 سالگی در آمریکا درگذشت و پیکرش در همانجا به‌خاک سپرده شد.
