به گزارش نقش فردا به نقل از خبرآنلاین؛ از آنجاییکه اعضای این گروه تسلط بر قلمرو خراسان تاریخی از جمله افغانستان و بخشهایی از کشورهای آسیای مرکزی و ایران را دنبال میکردند، نام «داعش خراسان» را بر خود گذاشتند و سطح جدیدی از تهدیدات منطقهای را که به بیرون از افغانستان کشیده میشد، گشودند.
تهدیدات داعش خراسان مشخصاً برای بازیگران منطقهای همچون ایران، ترکیه، روسیه و چین که در حاشیه و همجوار با آسیای مرکزی شامل «ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و قزاقستان» قرار داشتند، ایجاد شد.
افزایش تمرکز داعش بر ایران
آشکارشدن تبار تکفیری جریان حملهکننده به «راسک» از شاخه «جیشالعدل» و همچنین قبول مسئولیت حمله تروریستی به کرمان در سالگرد سردار سلیمانی، تحلیل ناظران سیاسی را متوجه شاخه نوظهور گروه تروریستی داعش موسوم به «داعش خراسان»، کرده است. در همین راستا رهبری داعش متشکل از قومیتهای آسیایمرکزی مانند چچن و نهضت اسلامی ترکستانشرقی، استراتژی خود را در تبدیل کشورهای هدف به امارت اسلامی تعریف کردهاند تا در پی ادغام این امارتها، خلافت اسلامی بزرگ را شکل دهند.
وقوع حمله به مقر انتظامی «راسک» و چندین حملات تروریستی مشابه در ایران که از جمله نمونههای آن حمله به شاهچراغ شیراز بود و گروه «داعش خراسان» مسئولیت آن را برعهده گرفت، نشان میدهد رشد و قدرتگیری گروههای تکفیری آسیای مرکزی که اکنون در بستر تحولات آسیای مرکزی تا مرز گروههای پیچیده پیش رفتهاند، به تحرکات خود شتاب داده و عملکرد خود را بیشازپیش ساماندهی کردهاند.
چگونگی ظهور داعش خراسان
داعش خراسان در سالهای ۱۵-۲۰۱۴ در افغانستان و مناطق مرزی پاکستان ظاهر شد. این گروه توسط اعراب اعزامی از خاورمیانه (که پس از شکست داعش در عراق و سوریه به افغانستان نقل مکان کردند) و همچنین شخصیتها و گروههای محلی که از عنوان داعش برای مشهوری و جلب وفاداری بین المللی استفاده میکنند، تاسیس و به صورت نیرویی افراطیتر از طالبان اصلی ظاهر شد و حملات وحشیانه علیه اهدافی را آغاز کرد که رهبران طالبان در سالهای اخیر در یک تصمیم سیاسی از انجام آنها حذر میکردند. از جمله این اهداف، مدارس، کلینیکها و بازارهایی هستند که با شیعیان ارتباط دارند. طالبان این حملات را به شدت محکوم کرده است. داعش خراسان در اتحاد با گروههای تروریستی پاکستانی همچنین چندین حمله تروریستی بزرگ در داخل پاکستان انجام داده است. داعش خراسان بارها برای دستیابی به قدرت محلی با طالبان درگیر شده است. در سال ۲۰۱۷ در استان ننگرهار در مرز پاکستان عملیاتی علیه داعش خراسان با همکاری ارتش ملی افغانستان و نیروی هوایی ایالات متحده انجام شد.
تفاوت بین داعش و طالبان
تفاوت اصلی بین طالبان افغانستان و داعش خراسان در ریشههای ملی بسیار متفاوت آنهاست. طالبان با گروههای جهادگرای افراطی بینالمللی از جمله القاعده ارتباط دارد، اما رهبری و اکثریت قریب بهاتفاق نیروهای آن را افغانها و عمدتاً پشتونهای افغان تشکیل میدهند و احساسات قوی ملیگرایانه دارند و خود را وارثان مشروع تاریخ دولتسازی پشتون در افغانستان میدانند.
در مقابل، داعش خراسان در سالهای ۱۵-۲۰۱۴ در میان شورشیهای پشتون پاکستانی علیه پاکستان شکل گرفت که در میان پشتونهای شرق افغانستان پناهنده شده بودند. حافظ سعید خان، نخستین امیر داعش خراسان (که در حمله هوایی ایالات متحده در سال ۲۰۱۶ کشته شد)، از سرکردگان طالبان پاکستان بود. یکی از دلایل تلخی روابط داعش خراسان با طالبان افغانستان این بود که طالبان از حمایت از برادران پاکستانی خود در شورش خودداری کردند. برخی دیگر از اعضای داعش خراسان هم اسلام گرایان جهادگرای شکست خورده در اتحاد جماهیر شوروی هستند که در نسل گذشته به افغانستان پناهنده شده اند از جمله ازبکهای مرتبط با جنبش اسلامی ازبکستان و چچن ها، داغستانی ها و دیگران از شورشهای قفقاز شمالی علیه روسیه. شمار معینی از مبارزان اویغور مخالف چین از سین کیانگ هم به این گروه پیوسته اند. شماری از اعضای عرب القاعده در افغانستان و مناطق مرزی پاکستان نیز در میان نیروهای داعش خراسان هستند.
طالبان در یک دهه گذشته بارها اعلام کرده یک نیروی جهادی بینالمللی نیست و از جهاد بینالمللی حمایت نمیکند؛ ازاینرو، آن دسته از جهادگرایان حامی مبارزه بینالمللی طبیعتاً به داعش خراسان متمایل شدند. در حقیقت، جدای از عناصر خارجی داعش خراسان، شماری از مهاجران افغان از طالبان نیز در این گروه هستند که انگیزههای متفاوتی برای ترک طالبان داشتهاند. برخی از فرماندهان و جنگجویان محلی از نظر ایدئولوژیک افراطی به شمار میروند و از مذاکرات رهبری طالبان با آمریکاییها، روسها و ایرانیها و کنارگذاشتن جهاد بینالمللی خشمگین هستند. برخی دیگر هم با فرماندهان طالبان در نزاعهای محلی درگیر شدهاند.
خطر برای طالبان در این واقعیت نهفته است که همه این انگیزهها برای پیوستن به داعش خراسان با کنترل طالبان بر حکومت افغانستان تشدید میشود. ناظران سیاسی معتقدند اگر رهبری طالبان به وعدههای خود درباره حفظ امنیت اعضای دولت قبلی، احترام به حقوق زنان و حق ادامه تحصیل آنها، حفظ حقوق اقلیتها و موارد مشابه عمل کنند، ایدئولوگهای افراطگرای سنی بهشدت خشمگین خواهند شد. بسیاری از فرماندهان محلی هم احتمالاً از عدم دریافت پستهای دولتی مورد انتظار خود سرخورده میشوند و اگر طالبان به وعده مبارزه با قاچاق هروئین عمل کنند، آن دسته از فرماندهان و پیروان که از این تجارت سود میبرند، خشمگین خواهند شد.
چگونه داعش خراسان از تکفیریها عضوگیری میکند؟
در حالی که داعش خراسان با حملات تروریستی در جهت بیثباتی افغانستان، جلوگیری از رشد اقتصادی، سقوط حکومت طالبان و تبدیل افغانستان به پایگاه جهاد بینالمللی تلاش میکند، طالبان میتواند از همه این مسائل برای درخواست برای کمکهای بینالمللی بهویژه از چین، روسیه و غرب و در راستای تقویت دولت خود در برابر داعش خراسان استفاده کند.
داعش خراسان در افغانستان همواره به طالبان به چشم دشمن ایدئولوژیک نگریسته و پروژه سیاسی طالبان در افغانستان و برخی اقدامات حاکمیتی آن را کفرآمیز دانسته است. هر چند این احتمال وجود دارد که طالبان بتواند اقدامات آینده داعش خراسان برای کنترل جغرافیایی را خنثی کند؛ اما روندهای تاریخی نشان میدهند که این نوع اقدامات، تلفات بالایی در پی داشته و ممکن است منجر به وقوع درگیریهای طولانی شوند. خیزش دوباره داعش خراسان نگرانیهای امنیتی را برای بسیاری از بازیگران دولتی منطقه در پی داشته است. حتی اگر آمریکا دست به یک سری عملیات ضدتروریستی بزند، باز هم بهواسطه نبود یک رویکرد منطقهای پایدار، دستاوردهای چنین اقدامی احتمالاً کوتاهمدت خواهد بود؛ لذا کشورهای منطقه بهترین نقطه اتکا برای مقابله با خطرات داعش خراسان در افغانستان هستند. هرچند متفق کردن این کشورها حول یک راهبرد امنیتی مشترک دشوار است؛ اما این کشورها میتوانند بسترهای مشترکی را برای مقابله با تحرکات مرزی شبهنظامیان، عضوگیریها و روند تأمین مالی آنها پیدا کنند.
چشمانداز آینده داعش خراسان
هرچند طالبان دیگر با خطر تحلیل منابع خود از طریق شورش مواجه نیست؛ اما باید با مشکلات دیگری دستوپنجه نرم کند، از جمله مسائل ناشی از تبدیلشدن به یک بازیگر سیاسی، مهار مخالفان حکومت و گسترش حاکمیت خود در تمام نقاط افغانستان، آن هم در زمانی که این کشور با فشارها و کمبودهای زیادی در حوزه انسانی و اقتصادی روبهرو است. در حال حاضر، طالبان زیر بار سنگین اداره کشور قرار گرفته و فاقد منابع لازم برای تأمین امنیت مردم افغانستان است. در چنین شرایطی، هر نوع اقدام برای مقابله با داعش خراسان توسط طالبان، طولانیمدت بوده و ممکن است موجب ایجاد بیثباتی در سطوح ملی و منطقهای شود.
از سوی دیگر، با خارجشدن نیروهای آمریکایی، ناتو و نیروهای امنیتی افغان از صحنه، داعش خراسان در افغانستان میتواند بخش اعظمی از منابع عملیاتی خود را مستقیماً روی طالبان متمرکز کند، بهجای اینکه این منابع را بهصورت پراکنده صرف مقابله با بازیگران مختلف و متعدد کند.
اما این وضعیت چگونه ایجاد خواهد شد؟ اول اینکه، از تبلیغات اخیر داعش خراسان مشخص است که این گروه بهاحتمال زیاد به برنامه خود برای جذب نیروهای جدا شده از سایر گروهها، بهخصوص طالبان، ادامه خواهد داد. اگر طالبان در مقام حاکم کشور، کمترین سستی یا امتیازدهی را در حوزه مسائل ایدئولوژیک داشته باشد، ممکن است نیروهای خود را از دستداده و آنها را به سمت گروه رقیب بکشاند. اگر این تصور به وجود آید که طالبان پیاده سرباز قدرتهای خارجی است آنگاه ممکن است بار دیگر با خطر از دستدادن جنگجویان خود مواجه شود و ممکن است آتش اختلافها را در درون طالبان شعلهور کرده و جذابیت داعش را برای اعضای ناراضی گروه افزایش دهد. موضوعی که در ابعاد سیاسی برای کنترل داعش خراسان که تهدیدی برای ایران است، مهم ارزیابی میشود.