یکشنبه 4 آذر 1403

اخبار برگزیده

اخبار مهم

یادداشت

درک ماهیت واقعی جنگ حماس و اسرائیل؛ این در واقع سه جنگ است!

جنگ اخیر میان اسرائیل و حماس در واقع سه جنگ است: جنگ بین یهودیان اسرائیل و فلسطینیان که توسط حماس تشدید شده، جنگ در جوامع اسرائیلی و فلسطینی بر سر آینده و جنگ بین ایران و نیروهای نیابتی اش و آمریکا و متحدان اش.

به گزارش نقش فردا به نقل از فرارو درک ماهیت واقعی جنگ حماس و اسرائیل این در واقع سه جنگ است/ بایدن باید بسیار مراقب باشد که اسیر نتانیاهو نشود/ اگر اسرائیل نتواند مرزهای پایدار یا خطوط کشتیرانی را حفظ کند 400 هزار اسرائیلی متخصص از آنجا فرار خواهند کرد این فاجعه ای برای اسرائیل خواهد بود (یادداشت های فریدمن زود میسوزن)فرارو- توماس فریدمن؛ ستون نویس نیویورک تایمز و مفسر و نویسنده سیاسی امریکایی است. او سه بار برنده جایزه پولیتزر به عنوان ستون نویس هفتگی نیویورک تایمز برای پوشش خبری جنگ در لبنان، اخبار و تحولات اسرائیل و تاثیر جهانی تروریسم شده است. او مطالب زیادی در مورد امور خارجی، تجارت جهانی، خاورمیانه، جهانی شدن و مسائل زیست محیطی نوشته است.
دلیل این که درک جنگ حماس و اسرائیل برای خارجی‌ها دشوار می‌باشد آن است که سه جنگ همزمان در جریان است: جنگ بین یهودیان اسرائیل و فلسطینیانه، جنگ در جوامع اسرائیلی و فلسطینی بر سر آینده و جنگ بین ایران و نیرو‌های نیابتی اش و آمریکا و متحدان اش.

فریدمن در ادامه به وضوح از فرمول آمریکا رونمایی می کند: یک فرمول واحد وجود دارد که می‌تواند شانس مان را به حداکثر برساند فرمولی که بایدن در حال اجرای آن است حتی اگر نتواند تمام آن را به طور علنی بیان کند و ما باید آن را پیش ببریم: شکست خوردن حماس و همزمان تا جایی که ممکن است بسیاری از غیر نظامیان غزه در امان باقی بماند، مهار ایران، بازگشت تمام گروگان‌ها و تقویت تشکیلات خودگردان فلسطینی در کرانه باختری با مشارکت دولت‌های عربی میانه رو.

به نکته آخر توجه ویژه‌ای داشته باشید: تشکیلات خودگردان فلسطینی بازسازی شده عامل اصلی پیروزی نیرو‌های میانه رو و خواستار همزیستی با اسرائیل در هر سه جنگ خواهد بود. این سنگ بنای اساسی برای احیای راه حل دو دولت است. این سنگ بنای کلیدی ایجاد پایه‌ای باثبات برای عادی سازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی و جهان عرب و مسلمان است. هم چنین، این سنگ بنای کلیدی برای ایجاد اتحاد میان اسرائیل، اعراب میانه رو، ایالات متحده و ناتو است که می‌تواند ایران و گروه‌های نیابتی آن کشور از جمله حماس، حزب الله و انصارالله را تضعیف کند.

همان طور که “آموس هارل” خبرنگار حوزه نظامی روزنامه هاآرتص روز سه شنبه نوشت نتانیاهو در چنگال راست افراطی اسرائیل و شهرک نشینان گرفتار شده افرادی که در حال جنگیدن همه جانبه علیه ایده هرگونه حضور تشکیلات خودگردان فلسطین در غزه هستند. بنابراین، نتانیاهو تحت فشار شرکای سیاسی خود هرگونه بحث در مورد این گزینه را ممنوع کرده است. اگر نتانیاهو اسیر وضعیت سیاسی خود شده بایدن باید بسیار مراقب باشد که اسیر نتانیاهو نشود. این راهی برای پیروزی در این سه جنگ به طور همزمان نخواهد بود…

اولین و بارزترین مورد از این سه جنگ ذکر شده تازه‌ترین دور نبرد یک قرنی بین دو قوم بومی یهودی و فلسطینی بر سر یک سرزمین است، اما اکنون با یک پیچش مواجه شده است: این بار طرف فلسطینی توسط تشکیلات خودگردان فلسطین رهبری نمی‌شود که از زمان اسلو متعهد به دستیابی به راه حل دو کشوری بر اساس مرز‌هایی بوده که پیش از جنگ ۱۹۶۷ وجود داشت بلکه توسط حماس یک سازمان اسلام گرا و شبه نظامی رهبری می‌شود که خواستار ریشه کن ساختن اسرائیل است.

فریدمن مدعی می شود که علیرغم آن که تردیدی ندارم که پایان دادن به حکومت حماس در غزه چیزی که همه رژیم‌های عرب سنی به جز قطر بی سر و صدا خواستار آن هستند و نابودی حماس برای امید دادن به غزه و اسرائیلی‌ها برای آینده بهتر امری ضروری می‌باشد تلاش‌های جنگی اسرائیل باعث مشروعیت زدایی و ناپایدار شدن حمایت از ایده می‌شود مگر آن که اسرائیل بتواند این کار را با توجه بسیار بیش تری نسبت به جان غیر نظامیان فلسطینی انجام دهد. تهاجم حماس و تهاجم عجولانه اسرائیل در غزه فاجعه انسانی را به راه انداخته که صرفا نشان می‌دهد اسرائیل تا چه اندازه به یک شریک قانونی فلسطینی برای کمک به اداره غزه در صبح روز پس از پیروزی بر حماس نیاز دارد.

جنگ دوم که بسیار به جنگ اول مرتبط است مبارزه در میان جوامع فلسطینی و اسرائیلی بر سر دیدگاه‌های بلندمدت آنان است. حماس استدلال می‌کند که این یک جنگ قومی – مذهبی بین فلسطینیان و یهودیان عمدتا مسلمان است و هدف آن ایجاد یک کشور اسلامی در تمام فلسطین از رود اردن تا دریای مدیترانه می‌باشد. در نقطه مقابل حماس در اسرائیل شهرک نشینان با دیدگاه‌های افراطی برتری طلبانه یهودی که در کابینه نتانیاهو نمایندگانی دارند بین فلسطینیانی که پیمان اسلو را پذیرفته و کسانی که حماس را پذیرفته اند تمایز و تفاوتی قائل نمی‌شوند. آنان همه فلسطینیان را نوادگان امروزی عمالقه می‌دانند. عمالقه قبیله‌ای از مهاجمان بیابان گرد بودند که اغلب در کتاب مقدس به آنان اشاره شده که در شمال نگب امروزی در نزدیکی نوار غزه سکونت داشتند و از طریق غارت و راهزنی به گذران عمر می‌پرداختند.

پس شاید تعجب آور نباشد که برخی از شهرک نشینان یهودی به سادگی نمی‌توانند صحبت در مورد بازسازی شهرک‌ها در غزه را متوقف کنند. آنان اسرائیل بزرگ را از رودخانه تا دریا می‌خواهند. نتانیاهو از این احزاب راست افراطی و برنامه آنان برای تشکیل دولت خود استقبال کرد و اکنون نمی‌تواند آنان را بدون از دست دادن کنترل و قدرت خود از کابینه بیرون کند. بنابراین، این به نفع ایالات متحده و تمام نیرو‌های میانه رو است که جایگزین دو دولت را احیا کنند. این امر مستلزم یک تشکیلات خودگردان فلسطینی است که از فساد و تحریکات یهودستیزانه در کتاب‌های درسی پاک شده و دارای حکومت و نیرو‌های امنیتی قابل اعتماد باشد. اینجاست که کشور‌هایی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی به همراه ایالات متحده باید فورا وارد عمل شوند. هرگونه راه حل دو دولتی بدون تشکیلات خودگردان فلسطینی معتبر و مشروع که اسرائیل برای اداره غزه پس از حماس و کرانه باختری به آن اعتماد داشته باشد غیرممکن است. با این وجود، عملی شدن این خواسته صرفا مستلزم رضایت اسرائیل نیست بلکه فلسطینیان نیز باید دست به کار شوند. آیا آنان حاضر به این کار خواهند بود؟

پیروزی در جنگ سوم نیز بدون آن غیر ممکن است. آن جنگ سوم همان چیزی است که من را بیش‌تر می‌ترساند. این جنگ بین ایران و گروه‌های نیابتی آن حماس، حزب الله، انصارالله و شبه نظامیان شیعه در عراق علیه آمریکا، اسرائیل است. این جنگ تنها در مورد هژمونی، قدرت خام و منابع انرژی نیست بلکه در مورد ارزش‌ها نیز می‌باشد.

در حالی که متحدان عرب آمریکا و اسرائیل دموکراسی نیستند و آرزوی تبدیل شدن به دموکراسی را نیز ندارند رهبران آنان همگی دور از مدل قدیمی مشروعیت سازی از طریق مقاومت در برابر اسرائیل و امریکا هستند مدلی که مورد حمایت ایران قرار دارد.

در این جنگ سوم هدف ایران بیرون راندن ایالات متحده از خاورمیانه، نابودی اسرائیل و ارعاب متحدان عرب سنی آمریکا و تحمیل اراده خود بر آنان است.

در این جنگ آمریکا قدرت خود را از طریق دو ناو هواپیمابر که اکنون در خاورمیانه مستقر هستند به نمایش می‌گذارد. در همین حال، ایران با آن چه من از آن تحت عنوان “ناو‌های زمینی” یاد می‌کنم در حال مقابله با ما می‌باشد یعنی شبکه‌ای از نیرو‌های نیابتی در لبنان، سوریه، غزه، کرانه باختری، یمن و عراق که به عنوان سکویی برای حمله موشکی به نیرو‌های آمریکایی و اسرائیل عمل می‌کنند.

تحقیقات “دن بن داوید” اقتصاددان اسرائیلی را در نظر بگیرید که ریاست انستیتوی تحقیقات اجتماعی و اقتصادی در دانشگاه تل آویو را بر عهده دارد. در کشوری، چون اسرائیل با ۹ میلیون نفر جمعیت ۲۱ درصد از دانش‌آموزان کلاس اول را یهودیان ارتدوکس تشکیل می‌دهند که اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها تقریبا بدون تحصیلات سکولار بزرگ می‌شوند و ۲۳ درصد دیگر عرب‌های اسرائیلی هستند که به طور مزمن با بودجه ضعیف و پرسنل ضعیف در مدرسه آموزش می‌بینند. بن داوید خاطرنشان می‌سازد که در مدارس دولتی اسرائیل کمتر از ۴۰۰۰۰۰ نفر مسئول حفظ اسرائیل در جهان توسعه یافته هستند.

اگر اسرائیل نتواند مرز‌های پایدار یا خطوط کشتیرانی را حفظ کند برخی از این ۴۰۰۰۰۰ نفر مهاجرت خواهند کرد بن داوید می‌گوید: “اگر توده مهمی از آنان تصمیم به خروج از اسرائیل بگیرند عواقب آن برای اسرائیل فاجعه بار خواهد بود. از این گذشته، در سال ۲۰۱۷ میلادی ۹۲ درصد از کل درآمد مالیات بر درآمد فقط از ۲۰ درصد بزرگسالان حاصل شد یعنی از طریق آن ۴۰۰۰۰۰ نفر که مسئول ایجاد موتور‌های ثروتی هستند که این ۹۲ درصد درآمد را تولید کردند.”

در آن صورت اشتهای ایران برای اعمال فشار بر هر رقیبی از طریق نیرو‌های نیابتی اش افزایش خواهد یافت. اسرائیل برای مقابله به ایران به متحدانی از ایالات متحده و ناتو گرفته تا کشور‌های عربی میانه رو نیاز دارد و ایالات متحده، ناتو و کشور‌های عربی میانه رو به اسرائیل نیاز دارند. اگر نتانیاهو به سیاست خود مبنی بر تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری پایبند باشد چنین اتحادی شکل نخواهد گرفت.

فریدمن تحلیلش رو این گونه به پایان می برد: بنابراین، من یادداشت ام را از جایی که شروع کردم به پایان می‌برم و اکنون امیدوارم سه مورد کاملا روشن باشد.

۱-بنای پیروزی در هر سه جنگ تشکیلات خودگردان فلسطینی میانه رو، موثر و مشروع است که می‌تواند جایگزین حماس در غزه شود و شریک فعال و قابل اعتمادی برای راه حل تشکیل دو کشور با اسرائیل باشد و در نتیجه عربستان سعودی و سایر کشور‌های مسلمان عرب را قادر سازد تا عادی سازی روابط با دولت یهود و منزوی کردن ایران و گروه‌های نیابتی را توجیه پذیر سازند.

۲-ائتلاف راست افراطی دولت نتانیاهو و حماس از انجام هر کاری برای بازسازی چه رسد به گسترش نقش تشکیلات خودگردان فلسطین جلوگیری می‌کنند.

۳-اسرائیل و امریکا به عنوان حامی اش تا زمانی که نتانیاهو در منصب نخست وزیری قرار دارد نمی‌توانند یک اتحاد منطقه‌ای پایدار برای دوره پس از حماس ایجاد کنند.

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین اخبار

کپی‌رایت ۲۰۲3, تمامی حقوق متعلق است به نقش فردا است @ طراحی شده در آتلیه نقش فردا