نکته جالب توجه آنجاست که علیآبادی استفاده از پنکه را راهکاری برای جبران ناترازی برق قلمداد میکند. یعنی بنا بر نظر او، با استفاده از پنکه و دیگر وسایل کممصرف، وضعیت ناترازی کشور حل خواهد شد. سوال این است که آیا راهکار مدیریت مصرف، ناترازی انرژی را در کشورهایی مانند ژاپن کاهش داده است؟
راهکارهای ژاپن برای برونرفت از کمبود برق
طبق بررسیهای انجامشده، ظرفیت تولید برق ژاپن در سال 2010، 282 گیگاوات بود که در واقع سومین کشور بزرگ جهان پس از آمریکا و چین به شمار میرفت. با این حال، پس از زلزله و سونامی توهوکو در سال 2011، ظرفیت تولید برق ژاپن حدود 243 گیگاوات در اواسط سال برآورد شد. این کشور یکی از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی خورشیدی در جهان بود و پس از آلمان، ایتالیا و چین در جایگاه چهارم قرار داشت و تقریباً یکچهارم از تولید برق ژاپن از نیروگاههای هستهای تامین میشد.
پس از زلزله و سونامی توهوکو در سال 2011 و فاجعه هستهای فوکوشیما دایچی، همه نیروگاهها در سال 2012 تعطیل شدند. از زمان راهاندازی مجدد در سال 2015، تولید برق در نیروگاه هستهای روند نوسانی پیدا کرده است. سهم انرژی هستهای در تولید برق ژاپن، در سال 2019 به 6.5 درصد رسید اما در سال 2022، این سهم به 4.2 درصد کاهش یافت.
از زمان اختلال تولید ناشی از فاجعه فوکوشیما، گامهایی به منظور تشویق اپراتورها و شرکتها برداشته شد تا انرژیهای تجدیدپذیر را خریداری و سرمایهگذاری کنند. وزارت اقتصاد، تجارت و صنعت برای تشویق تولید و مصرف انرژیهای تجدیدپذیر، قیمتهایی را برای منابع مختلف انرژی تجدیدپذیر تعیین کردند. پیامد این سیاستها را میتوان در اواسط سال 2016 دید که بیش از 250 شرکت تامینکننده برق در بازار وجود داشت که به صورت رقابتی برق را میفروختند.
در این زمینه میتوان گفت ژاپن راهکارهای متفاوتی به منظور جبران کمبود برق اندیشیده است؛ از گام برداشتن به سمت انرژیهای تجدیدپذیر و هستهای تا تشویق بخش خصوصی برای تولید برق.
گرچه طی سالهای اخیر سوختهای فسیلی سهم چشمگیری در تامین برق ژاپن داشته و همین موضوع پایداری شبکه برق را با خطرات متعددی مواجه کرده، اما دولت ژاپن اقداماتی اساسی در زمینه افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در دستور کار قرار داده که پایداری شبکه برق را افزایش میدهد.
جمعیت و هوای ژاپن مانند ایران است؟
نکته جالب توجه در زمینه جبران کمبود برق، علاوه بر وضعیت بهرهوری نیروگاهها، توجه به جمعیت کشور و دمای هواست. با افزایش دما، مصرف برق نیز افزایش پیدا میکند و استفاده از لوازم پرمصرف در همین زمینه، بر ناترازی برق میافزاید. در چنین شرایطی، نیروگاهها باید خود را با مصرف برق تطبیق بدهند. حال سوال اینجاست که ژاپن با چه میزان جمعیت، در فصول گرما، قادر به تامین برق مصرفی شهروندان بوده است؟
جمعیت ایران طبق آخرین دادههای مرکز آمار، 88 میلیون تخمین زده میشود و ژاپن با داشتن جمعیتی 125 میلیونی، تقریباً 29 درصد بیش از ایران جمعیت دارد. این موضوع نشان میدهد ژاپن با داشتن جمعیتی که بسیار بیشتر از ایران است، توانایی تامین برق مورد نیاز شهروندان را داشته است.
بر اساس دادههای بانک جهانی در سال 2023، 39 هزار و 210 کیلو وات بر ساعت به ازای هر نفر در ژاپن و 39 هزار و 599 کیلووات بر ساعت به ازای هر نفر در ایران، میزان مصرف سرانه برق است. مصرف سرانه استفاده سالانه هر فرد از کالاها و خدمات است که از تقسیم مقدار کالاها و خدمات استفادهشده بر کل جمعیت به دست میآید.
در نتیجه این نکته که اصولاً ایرانیها مصرف برق بیشتری نسبت به ژاپنیها دارند، از اساس باطل است. با این حال مسئولان ایرانی همچنان بر این نکته تاکید دارند و حتی این مساله را تا پروپاگانداسازی پیش بردهاند.
مقایسه دمای هوای ژاپن و امکان استفاده از پنکه
دمای هوای ژاپن در فصول گرم سال، به طور میانگین بین 21 تا 35 درجه سانتیگراد است. آنطور که از گزارشها پیداست، رکورد افزایش دما در ژاپن، 41 درجه سانتیگراد است.
از طرف دیگر، در برخی نقاط ایران در همین سال جاری، دمای هوا به 52 درجه سانتیگراد هم رسیده بود که نشان از تفاوت آبوهوای دو کشور و روند متفاوت افزایش دما را دارد. به طور میانگین نیز دمای هوا در ایران در فصول گرم سال، بسیار بالاتر از دمای ژاپن است.
در همین زمینه، صادق ضیائیان، رئیس مرکز پیشبینی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی، در گفتوگو با «ایران» در خرداد سال جاری، دماهای بیشینه استانهای شمالی کشور را که جزو خنکترین نواحی هستند، بین ۲۸ تا ۳۳ درجه سانتیگراد پیشبینی کرد. میانگین دما در تابستان سال جاری نیز 35 درجه پیشبینی شده بود.
حال نکته اساسی اینجاست که حتی اگر استفاده از پنکه در ژاپن رایج باشد، آیا دمای هوای این دو کشور اساساً قابل مقایسه است؟
در وهله اول با بررسی دمای دو کشور، میتوان گفت مقایسه منطقی نیست. از سوی دیگر، نهتنها تخمین دما در این اظهارات جایی نداشته، بلکه اساساً دیگر راهکارهای ژاپن به منظور تامین برق مورد نیاز شهروندان نادیده گرفته شده است.
استفاده از پنکه در ژاپن نهتنها به شرایط آبوهوایی و اقدامات توسعهای برای تامین برق وابسته بوده، بلکه دلایل فرهنگی دارد. در ژاپن به دلیل شرایط آبوهوایی، از زمانهای قدیم مردم از پنکه استفاده میکردند و همچنان بسیاری از افراد ترجیح میدهند به دلیل افزایش رطوبت هوا، از پنکه استفاده کنند. این امر ارتباط مستقیمی با پایداری شبکه برق دارد که دولت ژاپن نیز نقشی اساسی در ایجاد آن ایفا کرده است.
یکی از راهکارهای مهم ژاپن به منظور جبران ناترازی برق، استفاده از منبع تغذیه انرژی بوده است. این ذخیرهسازی به پایداری شبکه برق کمک و در زمانهای پیک مصرف، از بروز قطعیها جلوگیری میکند.
از سوی دیگر، دولت ژاپن در زمینه افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر، برنامه نصب پنل خورشیدی روی پشت بام خانهها را دارد تا گامی دیگر در جهت تامین برق مورد نیاز شهروندان بردارد و از خاموشیهای احتمالی جلوگیری کند. دولت ژاپن در زمینه پایداری تامین برق، در نظر دارد سهم انرژیهای تجدیدپذیر در تولید برق را افزایش دهد. این سهم در سال ۲۰۲۲، به ۲۶ درصد رسیده بود.
مدیریت مصرف برق در کنار تامین آن
در کنار این اقدامها برای تامین برق مورد نیاز مصرفی در ژاپن، برنامههای فرهنگسازی به منظور مدیریت مصرف برق شهروندان نیز تدارک دیده شده و تا به امروز، تاثیر بسزایی داشته است. پس از بررسی وضعیت تامین برق ژاپن باید گفت اگر در ژاپن، فرهنگسازی و برنامههای مدیریت مصرف برق وجود دارد، در کنار اقدامات توسعهای در دستور کار قرار دارد. فرهنگسازی تنها در شرایطی میسر خواهد شد که سرمایهگذاری کافی بابت تولید برق در کشور صورت پذیرد تا امکان جبران ناترازی فراهم شود.
در غیر این صورت اقداماتی نظیر مدیریت مصرف برق از طریق جایگزینی وسایل کممصرف مانند پنکه، قادر به جبران ناترازی در سطوح کلان نخواهد بود. از همین رو، ادعای استفاده از پنکه به منظور مدیریت مصرف برق کارا نیست و اگر قرار است از ژاپن الگوبرداری شود، بهتر است اقدامات توسعهای آن کشور در زمینه بازسازی نیروگاهها و افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در دستور کار قرار گیرد.
در نهایت نیز باید به این نکته توجه داشت که عباس علیآبادی در حالی رویای مردمی از سرزمین ساموراییها را در سر دارد که گویا مسئولان ژاپنی را تا به حال مشاهده نکرده است؛ مسئولانی که معمولاً با اولین اشتباه از مردم عذرخواهی و میز و صندلی خود را به شخص شایستهتری واگذار میکنند؛ اما در ایرانی مدیرانی ساختمانهای دولتی و عمومی را تصرف کردهاند که وعدههایشان در پست قبلی را ناتمام گذاشته و در نیمه راه به وزارتخانه دیگری کوچ کردهاند.