به گزارش نقش فردا به نقل از فرارو، یکی از فرضیهها درباره خشکسالی در ایران در شبکهها اجتماعی به پروژه «هارپ» نسبت داده میشود. هارپ پروژهای علمی است و از طریق آن دانشمندان با ایجاد تغییراتی در یونوسفر که دورترین و ناشناختهترین بخش جو زمین است امکان مطالعه در مورد آن را پیدا کرده و آن را به صورت یک آزمایشگاه طبیعی درمیآورند. هارپ این کار را با امواج رادیویی فرکانس بالا که توسط رادارهای خود منتشر میکند انجام میدهد. با این وجود عدهای این تئوری توطئه را باور دارند که میتوان از طریق هارپ در بارندگی کشورها اختلال و تغییراتی ایجاد کرد.
سحر تاجبخش، رییس سازمان هواشناسی کشور در این باره گفته است: «ابرها تابع سیستمهای جوی هستند، سامانه ابرهایی که از مدیترانه نشات میگیرند روی ترکیه، عراق و ایران میآید. یکسری ابر هستند که در سامانه بالاتر شکل میگیرند و اصلاً روی ایران نمیآیند، هر قدر هم که با ترکیه هم مرز باشیم، ولی هر تغییر آب هوایی که روی ترکیه باشد نمیتواند روی ایران بنشیند. ترکیه دو دریا در شمال و جنوب دارد و میزان بارندگیش در سال۵۰۰ میلیمتر است در حالی که میزان بارندگی در ایران حدود ۲۰۰ میلیمتر است.»
افزون بر مسئله تفاوتها میان وضعیت بارش و مشاهده برف در ایران و ترکیه، یکی دیگر از موضوعاتی که مورد توجه قرار گرفته است، محو شدن ابرهای باران زا از آسمان دریاچه ارومیه است.
علی سلاجقه، رییس سازمان حفاظت محیطزیست در این باره گفت: «مرجع ملی تغییر اقلیمی کشور و پژوهشکده محیط زیست کشور را مکلف کردیم تا در یک بازه زمانی دو هفته با نشستی که با همه دستگاههای مسئول برقرار میکنند، مسئله مربوط به تغییرات اقلیمی و وقایعی که در حال اتفاق افتادن است را بررسی کرده و پاسخ دهند. سلاجقه افزود: اینکه جبهه هوایی وارد و بالای دریاچه ارومیه محو شود، باید حتما از لحاظ علمی بررسی شود که آیا واقعا گاز متانی که در آنجا تولید میشود یا افزایش درجه حرارتی که در ارتفاعات جو صورت میگیرد، عامل این اتفاق است یا خیر؟ بنابراین باید کار علمی و تحقیقاتی در این خصوص صورت بگیرد.»
برخی از مسئولان کشور معتقدند در کنار تغییرات اقلیمی و مسائل منطقه ای، ایرادات موجود در نحوه مصرف ذخایر آبی در بروز خشک سالی موثر است، هاشم امینی، مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور در این باره گفت: «کشور ما به دلیل موقعیت جغرافیایی جزو کشورهای خشک و نیمه خشک به حساب میآید که البته کاهش بارندگیها در سالهای اخیر هم مزید بر علت این خشکسالی بوده و آن طور که شرکت مدیریت منابع آب اعلام کرده میزان بارشها در پاییز امسال حتی نسبت به سال گذشته چیزی حدود ۶ درصد هم کاهش داشته و این هشداری است برای وقوع بحران خشکسالی.
اگرچه که در کشور در شرایط کمبارشی به سر میبریم، اما به جهت همین شرایط کمبارشی موضوع مدیریت منابع آبی در کشور اهمیت دو چندانی پیدا میکند. چهار برابر نُرم جهانی هدررفت آب داریم. شاخص هدر رفت ما حدود ۱۶ درصد است، ۱۶ درصد تلفات واقعی شبکههای آب است.»
با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است، از جمله این که پشت پرده ماجرای تفاوت بارش در مرز ایران و ترکیه چیست و ایران چه راهکارهایی برای بهبود شرایط خشکسالی در کشور دارد؟ محمد درویش پژوهشگر و فعال محیط زیست در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
دریاچه ارومیه را خشک کرده ایم و طبیعیست که ابرها فرار میکنند
محمد درویش به فرارو گفت: «بر اساس گزارشهای ITCC، سال ۲۰۲۳ در کل یکی از خشکترین سالها در تاریخ جهان بوده و طبق آمارهایی که به دست آمده، گرما و خشکسالی زمین، در طول ۲۰۰ سال اخیر بی سابقه است. امسال در کوهستانهای آلپ (درست مثل سال گذشته)، برف به حدی کم بود که مسابقات جهانی اسکی با برف مصنوعی برگزار میشود. در کانادا نیز، شاهد این موضوع هستیم که در کریسمس بعد از نیم قرن، برای اولین بار، مردم هیچ برفی را ندیده اند. تمامی این شواهد نشان دهنده خطر «جهان گرمایی» و «تغییر اقلیم» است.
این مخاطرات، بسیار جدی است و نمیتواند نادیده گرفته شود. تصاویر و ویدئوهایی که از مرز ترکیه و ایران گرفته و پربازدید میشوند، نیز چندان عجیب نیستند. مرز ترکیه در جوار کوهستان مرتفع آرارات قرار گرفته است و اگر شما اطراف سبلان ایران نیز تردد کنید، برفها را خواهید دید. ما خطای چشمی هم میکنیم. مثلا میگوییم چرا کوههایی که نزدیک ما است برف ندارند و کوههایی که از ما دورتر هستند، برف دارند. اما توجه نداریم که، کوههایی که دورتر هستند، ارتفاع بالاتری دارند.»
وی افزود: «نباید این نکته را هم فراموش کنیم که میانگین ریزشهای آسمانی، حتی در ترکیه نیز نسبت به سالهای قبل، کاهش پیدا کرده است. یک دلیل که باعث شده است میزان «ابرناکی» در بالادست دریاچه ارومیه کم باشد این است که ما پهنه بزرگی از دریاچه ارومیه را از دست داده ایم، پهنهای بسیار مهم که تا پیش از این، ظرفیت گرمایی بسیار خوبی ایجاد میکرد، ابرناکی و بخار آب ایجاد میکرد و اکنون تبدیل به یکی از کانونهای تولید حرارت شده است و وقتی ابرها به سمت دریاچه ارومیه که هم اکنون لخت است میروند، دقیقا همان اتفاقی رخ میدهد که در کویر لوت رخ میدهد و ابرها پراکنده میشوند.
همه این اتفاقات ناشی از این است که ما دریاچه ارومیه را خشک کرده ایم. ۸۵ درصد دلیل خشک شدن دریاچه ارومیه شامل سدسازیهای متعدد و افزایش کشاورزی میشود. ۱۵ درصد شرایط دریاچه ارومیه نیز ناشی از تحولات تغییر اقلیم است.»
بلایی که اقتصاد آب محور سر طبیعت ایران آورده است
این فعال محیط زیست گفت: «این که تصورکنیم مهندسی اقلیمی در کار است، ابرهای ما دزدیده میشود و دشمن نمیگذارد بارندگی اتفاق بیفتد، باورنکردنی است. اگر اسرائیل و آمریکا میتوانستند مهندسی اقلیمی انجام دهند، فکری به حال وضعیت کشورهای خود میکردند. در حال حاضر، اسرائیل با خشکسالی گسترده رو به رو شده است و حتی یکی از دریاچههای مقدس اسرائیل خشک شد و مجبور شدند با استفاده از تکنیک «آب شیرین کن»، آب را از دریای مدیترانه وارد این دریاچه کنند تا دریاچه خود را احیا کنند. در ایالات متحده نیز بخشهای بزرگی از آریزونا و کالیفرنیا درگیر خشک سالی شده است و فرونشستهای وسیع و آتش سوزیهای مهیبی را در این مناطق و حتی کانادا میبینیم؛ بنابراین اگر این کشورها، توان «مهندسی اقلیم» را داشتند، برای خود، کاری میکردند. در کشور چین نیز، صدها دریاچه خشک شده است. حتی در روسیه، بخشهای بزرگی از سیبری، درگیر آتش سوزی است. اگر روسها توانایی مهندسی اقلیمی و کنترل بادها را داشتند، ابتدا کشور خود را اصلاح میکردند. ما نباید به توهمات دامن بزنیم. در یک دوره زمانی، پروژهای به نام «پروژه هارب» اجرا شد و آن پروژه هم شکست خود و ایالات متحده و ناسا، تعطیلی رسمی آن پروژه را اعلام کردند.»
وی افزود: «در حال حاضر یک نگرانی جهانی وجود دارد که افرادی که در مناطق خشک و بی آب و علف زندگی میکنند به مناطق حاصلخیز و سبز مهاجرت میکنند و آمایش سرزمینی دستخوش مشکاتی جدی میشود. این یک نگرانی جهانی است و برای همین هم رهبران جهان در اجلاس «کاپ ۲۸» دور هم جمع شدند و حاضر شدند صدها میلیارد دلار هزینه کنند تا تکنیک، فناوریها و رفتارهای خود را به نفع پایداری زمین تغییر دهند. این که امسال در اجلاس بیست و هشتم در یک کشور نفت خیز؛ امارات متحده عربی، شاهد برگزاری این اجلاس بودیم بسیار مهم بود. به ویژه این که عبارت «گذر از سوختهای فسیلی» را نیز در قطعنامه پایانی گنجاندند. این، به این معناست که همه کشورها خود را آمده یک جراحی سخت و دردناک کرده اند. مردم ایران نیز باید خود را آماده این جراحی سخت کنند.»
این پژوهشگر حوزه محیط زیست گفت: «ما باید اقتصادمان را از یک اقتصاد به شدت «آب محور» تبدیل به اقتصادی کنیم که وابستگی کمی به آب دارد. آب باید بستر توسعه باشد، نه این که از فروش آب، تولید پول کنیم. این افتخاری نیست که ما اعلام کنیم میزان صادرات غیرنفتی ما در بخش کشاورزی ۱۲ برابر شده است. درست مثل این است که یک مجروح داشته باشیم که یک دستش مجروح است با کمبود خون رو به رو شده است و به مجروح بگوییم دست دیگر خود را هم جلو بیاور تا خون تو را بگیریم و تولید درآمد کنیم. ما باید در حد نیازهای داخلی و در محصولات استراتژیکی مثل برنج، جو و گندم و ذرت تولیدی در حد ۳۰ میلیارد متر مکعب داشته باشیم و بقیه اب را به عنوان حق آبه محیط زیست و احیای رودخانهها و تالابها استفاده کنیم. در حال حاضر، بخش کشاورزی ما، دست کم ۷۰ میلیارد متر مکعب، آب استفاده میکند.»