به نظر میرسد که ادعای استفاده ایران از ۶ میلیارد دلار پولهای آزاد شده از بانکهای کرهای در حمایت از حمله حماس به اسرائیل دیگر محلی از اعراب نداشته باشد. یعنی با اظهارات مقامات واشنگتن و شخص وزیرخارجه آمریکا مبنی براینکه «ایران تاکنون به هیچ طریقی به اموال خود در قطر دسترسی پیدا نکرده و این پول خرج نشده است»، این ادعا پایان یافته باشد؟
اما شواهد نشان میداد که جنگ غزه موجب شده است آنها دست از این ادعا بردارند.
متأسفانه آنها همچنان این ادعا را دنبال میکنند. جنگ غزه تنها موجب شده است این ادعا دیگر در رأس اخبار نباشد. اخیرا آقای ترامپ در همین رابطه مقالهای را در نیوزویک به چاپ رسانیده است. آقای پمپئو هم به همراه تنی چند از جمهوری خواهان در نامهای ادعاهای بی اساس مشابهی را مطرح کرده است.
در حال حاضر مذاکرات ایران و آمریکا در چه وضعیتی قرار دارد. آیا این مذاکرات از دستورکار مقامات تهران و واشنگتن خارج شده است؟
قرار بود پس از توافق صورت گرفته در مورد مبادله زندانیها با پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی و تفاهم تنش زدایی، این مذاکرات در ماه اکتبر نیز ادامه پیدا کند، اما با وضعیت فعلی جنگ غزه دَر این مذاکرات نیز بسته شده است. البته در صورتیکه سرنوشت این جنگ به دیگر کشورهای منطقه سرایت نکند و نقش ایران در آن از وضعیت فعلی برجستهتر نشود میتوان متصور شد که مذاکرات مورد نظر در ماههای آتی و اواخر سال جاری میلادی مجددا از سر گرفته شود. اما همانطور که اشاره کردم در کوتاه مدت این امر امکانپذیر نیست و در حال حاضر سدی برای انجام آن ایجاد شده است.
براساس اعلام دبیرخانه شورای امنیت سازمان ملل مقررات بندهای ۳،۴ و ۶ ضمیمه ب قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل که شامل آزمایشهای موشکی، محدودیتهای صادرات و واردات اقلام موشکی به ایران میشد براساس توافق جامع هستهای ایران یا همان برجام خاتمه پیدا کرده است. اما به نظر میرسد کشورهای غربی به صورت یکجانبه خواهان ادامه این تحریمها هستند.
همینطور است. محدودیتهایی که شما به آنها اشاره کردید براساس اعلام دبیرخانه شورای امنیت سازمان ملل لغو شدند، اما اروپا و آمریکا به صورت یکجانبه این تحریمها را اعمال خواهند کرد. یعنی همانطور که از چندماه پیش اعلام کردهاند آن را ادامه میدهند هرچند که باید بپذیریم این تحریمها به صورت کلی تاکنون تأثیری بر برنامههای ایران برای صادرات سلاح به روسیه و یا گروههای عضو محور مقاومت نداشته است. همین حالا برخی از گروههای جهادی از بعضی از سلاحهای ایرانی استفاده میکنند.
رویه ایران در فروش سلاح حتی در زمان اعمال تحریمهای سازمان ملل هم وجود داشته است، اما غرب مایل است به صورت سمبولیک این تحریمها را به صورت یکجانبه مجددا اجرا کند. ولی این تحریمهای یک جانبه به اندازه محدودیتهای بینالمللی بی اثر خواهند بود.
البته معتقد هستم که ادامه روند فعلی هم به ضرر ایران و هم غرب است. یعنی به صورت کلی دو طرف درگیر بازی باخت – باخت شده اند؛ پیش از این، این امید وجود داشت که در فضای پیش از انتخابات آمریکا زمانی برای گفتگوهای تهران- واشنگتن ایجاد شود و طرفین به یک فهم مشترک از روند مذاکرات دست پیدا کنند تا بعد از انتخابات سال آتی ریاست جمهوری ایالات متحده شاید بتوانند به توافقی پایدار دست یابند. اما در شرایط فعلی این فرصت را باید از دست رفته تلقی کنیم.
یعنی شرایط برای مذاکرات در هیچ حالتی مهیا نیست؟
شرایط شکنندهای وجود دارد و اگر پای ایران به تنشهای منطقهای کشانده و تفاهم تنش زدایی میان ایران- امریکا کنار گذاشته شود در این شرایط ممکن است بحران هستهای جدیدی نیز شروع شود. یعنی علاوه بر جنگ اوکراین و جنگ غزه یک بحران هستهای نیز در منطقه ایجاد شود و مجموعه این موارد شرایط ناگواری را ایجاد خواهد کرد.
در وضعیت فعلی و پس از تنش زدایی صورت گرفته میان تهران و ریاض چقدر امکان نزدیکی کشورهای حاشیه خلیج فارس به ایران بعد از پایان جنگ غزه وجود دارد؟
این جنگ موجب ایجاد تأخیر در روابط اعراب با اسرائیل خواهد شد، اما وضعیت را برای ایران بهتر نمیکند. یعنی اینطور نیست که این کشورها در عادی سازی روابط با ایران اقدام خاصی انجام دهند که منتج به شکوفایی تجارت و یا اقتصاد دو جانبه شود. آنها میخواستند با تنش زدایی با ایران منافع شان را از یک درگیری میان غرب و اسرائیل از یک سو و ایران از سوی دیگر حفظ کنند. امروز هم دلیل بیشتری برای این کار دارند. کشورهای عربی حتی اگر به صدور اعلامیههای تندی علیه اسرائیل اقدام کنند، به روابط شان با تل آویو ادامه میدهند.
آنها هم که روابط رسمی نداشتهاند (مانند عربستان) از این شرایط به عنوان برگ برنده شان استفاده میکنند. ایران هم سطح فعلی روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس را حفظ میکند. یعنی در تعامل گشوده شده است، اما تا زمانی که ایران تحت تحریمهای آمریکا است کشورهای عربی هم پیمان واشنگتن مانند امارات، عربستان و قطر تمایلی برای انجام سرمایهگذاری در ایران ندارند.
در پایان آیا جمهوری خواهان در روند انتخابات سال آینده ریاست جمهوری آمریکا از ادعای استفاده حماس از ۶ میلیارد دلار پولهای آزاد شده ایران علیه بایدن استفاده میکنند؟
قطعا به نظر میرسد این مورد یکی از نقشههای انتخاباتی جمهوری خواهان است. تمامی اخبار نشان میدهد که آنها سیاست مماشات بایدن با جمهوری اسلامی را مورد شماتت قرار میدهند و آن را دلیل حمله حماس به اسرائیل عنوان میکنند. آنها مدعی هستند که یک شبکه نفوذ جمهوری اسلامی در ارگانهای رسمی دولت امریکا وجود دارد که منافع موردنظر ایران را پیگیری میکند.
آنها ایران را هم در جنگ اوکراین و هم در جنگ غزه شریک جرم معرفی کرده و هر گونه امتیازدهی به ایران را نشان از ضعف دموکراتها جلوه میدهند. البته حمایت تمام قد دولت بایدن از اسرائیل کمی از این حملهها را خنثی کرده است. ولی بی شک جمهوری خواهان دست از حمله برنخواهند برداشت و این فضا را برای دیپلماسی محدودتر از گذشته خواهد کرد.