به گزارش نقش فردا– طبق گفته آرمان و خانواده اش، آرمان و غزاله در ترکیه با هم آشنا شده بودند.
این آشنایی به یک رابطه عاطفی ختم شد و این ۲ نوجوان عاشق رابطه خود را در ایران ادامه دادند، اما این رابطه نه تنها دوام نداشت بلکه زندگی یکی از آنها یعنی غزاله شکور را برای همیشه گرفت.
عشقی که به جنایت ختم شد
آرمان پسر نوجوانی بود که وقتی ۱۸ سال بیشتر نداشت به قتل دوستش غزاله متهم شد.
در ابتدا این خانواده غزاله بودند که خبر ناپدید شدن دختر ۱۹ سال شان به نام غزاله را به پلیس آعلام کردند، اما خیلی زود مشخص شد او برای آخرین بار به خانه دوستش آرمان رفته است.
غزاله شکور در تاریخ ۱۲ اسفند ۹۲ از خانه خارج و سپس ناپدید شد و هیچ اثری از او یافت نشد، پس از گزارش مفقودی ازسوی خانواده شکور، تحقیقات پلیس نشان داد که غزاله به قصد دیدار با آرمان عبدالعالی از خانه خارج و پس از آن ناپدید شدهاست. زمانی که غزاله قصد داشت به این رابطه پایان دهد بین او و آرمان دعوا و اختلاف رخ داد و همین امر موجب شد تا این درگیری به قتل غزاله توسط آرمان بینجامد. این پرونده ۸ سال در جریان بود.
اعترافات متناقض آرمان
آرمان متهم به قتل غزاله در بازجوییهای اولیه اعتراف کرد که غزاله تصمیم به مهاجرت گرفته بود و به همین دلیل میخواست تا رابطه اش را با او تمام کند؛ درنتیجه این تصمیم درگیری بین آنها رخ میدهد که در پی آن با وارد شدن ضربه به سر غزاله او از هوش میرود.
آرمان در بازجوییهای اولیه معترف میشود که پس از هل دادن غزاله سر این دختر نوجوان دچار ضربه میشود، سپس آرمان با میله فلزی بارفیکس چندین بار به سر غزاله میزند و سپس جسد او را در کیسه پلاستیکی میپیچد و به سطل زباله میاندازد، اما بعدا متهم به قتل یعنی آرمان عبدالعالی اعترافات خود را پس گرفت و سر خوردن غزاله را در راهپله و برخورد سرش به پله را دلیل وارد شدن ضربه بر سر او دانست و مدعی شد که پیکر غزاله را از ترس از خانه بیرون برده است.
این پسر نوجوان در جلسه دادگاه تمام اعترافاتش را در بازجویی پس گرفت و مدعی شد آنچه در یک جلسه بازجویی گفته دروغ است و تحت فشار اینگونه اعتراف کرده است. او پس از این گفتهها هرگز اعترافات قبلی را تایید نکرد و همچنان اصرار داشت که غزاله خودش به زمین خورده است.
این در حالی بود که قضات رسیدگی کننده به پرونده قتل اعلام کردند در دیوارهای خانه آرمان لکههای خون پیدا شده که متعلق به غزاله است بنابراین ادعای آرمان درباره اینکه غزاله در راه پله ساختمان به زمین افتاده است اشتباه و دروغ است.
جسد غزاله کجاست؟
آرمان پس از ادعای خود مبنی بر اینکه غزاله خودش با پلهها برخورد کرد گفت که جسم غزاله را درون یک چمدان گذاشته و از ساختمان خارج کرده و کنار سطل زبالهای در نزدیکی پارک ملت رها کرده است. این صحبتهای آرمان باعث شد تا تحقیقات گستردهای به منظور پیدا کردن جسد غزاله آغاز شود، اما هرگز این تحقیقات به نتیجه نرسید.
فیلم دوربین مداربسته ساختمان محل زندگی آرمان هم نشان میداد که او با یک چمدان از خانه خارج میشود، اما آیا واقعا در آن چمدان جسد غزاله بود؟ این سوال هرگز پاسخ داده نشد.
ادعایی کذب در خصوص زنده بودن غزاله
خانواده آرمان ادعای زنده بودن غزاله را مطرح کردند. وکلای خانواده آرمان مدعی شدند که نامهای از دانشگاه محل تحصیل غزاله دارند که گواهی بر این ادعاست که این دختر پس از تاریخ مفقود شدنش درخواست مرخصی کرده و حتی دفترچه بیمه اش هم تمدید شده است.
ماجرا به اینجا ختم نمیشود و ادعاهای غیررسمی مبنی بر اینکه ردی از غزاله در افغانستان نیز پیدا شده است مطرح شد.
همین ادعای زنده بودن غزاله موجب شد آرمان در حالی که برای اجرای حکم قصاص در زندان رجایی شهر پای چوبه دار رفته بود از قصاص تا اینجای ماجرای پرونده جنایی عاشقانه نجات یابد.
محاکمه آرمان
۲ تن از قضاتی که رای به قصاص آرمان داده بودند پس از اینکه موارد ادعایی خانواده را درباره زنده بودن غزاله شکور دیدند ترجیح دادند تحقیقات بیشتری در این باره انجام شود.
خانواده غزاله هم شرط کردند در صورتی که جسد دخترشان پیدا شود اعلام گذشت میکنند. توقف اجرای حکم موجب شد که دوباره تحقیقات پیرامون پیدا شدن جسد غزاله آغاز شود.
آرمان، متهم به قتلی که یک بار از قصاص جسته بود مجددا مدعی شد که از جسد غزاله خبری ندارد و قتلی هم ازسوی او به وقوع نپیوسته است.
دادسرا دوباره پرونده را به دادگاه کیفری استان تهران فرستاد و آرمان در شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد؛ بنابراین حکم قصاص آرمان دوباره صادر و پرونده در دیوان عالی کشور تایید شد.
تلاش برای جلب رضایت خانواده غزاله
پس از قتل غزاله تنها فرزند خانواده شکور و در جریان پرونده قصاص آرمان تلاش بسیار زیادی ازسوی برخی افراد سرشناس به منظور گذشت خانواده غزاله از حکم قصاص آرمان انجام شد، اما والدین غزاله همچنان بر اجرای حکم و گرفتن حق قانونی خود اصرار داشتند.
دلیل عدم رضایت خانواده غزاله شکوری
پدر و مادر غزاله که روی تصمیم خود درباره حکم قصاص آرمان عبدالعالی مصر بودند دلایل عدم رضایت خود را به بخشش آرمان اینگونه بیان کردند که هیچ پشیمانی از سوی آرمان و خانواده او در این مدت ندیدند و بنابراین خواستار اجرای حکم هستند. آنها امید داشتند که جسد دخترشان پیدا شود که با پنهانکاری آرمان هرگز این امیدشان محقق نشد.
علاوه بر این نامههای مورد ادعای وکلای آرمان درباره مرخصی غزاله از دانشگاه هم بررسی و مشخص شد که این نامه ازسوی رئیس دانشگاه و به منظور آرام کردن خانواده غزاله صادر شده است و غزاله خودش درخواستی نداده است.
البته عدهای از نزدیکان خانواده دوطرف این پرونده جنایی یعنی شکور و عبدالعالی به طور رسمی و غیر مستقیم میگفتند که یکی از دلایل آنها برای عدم گذشت فشار اطرافیان خانواده شکور برای اجرای حکم است هرچند خانواده غزاله شکور این ادعا را رد کردند و میگفتند غزاله تنها دخترشان بوده و کمترین حق شان است که قبری برای دخترشان داشته باشند.
اجرای حکم اعدام آرمان
با وجود تلاشهای بسیار برای توقف اجرای حکم قصاص آرمان عبدالعالی سرانجام او در سحرگاه سوم آذر ۱۴۰۰ در زندان رجایی شهر اعدام شد. البته قرار بود در ۲۱ مهرماه این حکم اجرا شود، اما تا ۳ روز بعد یعنی ۲۴ مهر به تعویق افتاد.
او در ۲۵ مهر باز هم به انفرادی منتقل شد، اما دوباره اجرای حکمش لغو شد. مطابق اعلام یکی از وکلای عبدالعالی به نام خرمشاهی، حکم اعدام موکلش در تاریخ ۲۵ مهر به دلایل عمومی (توقف تمام اعدامها در آن مقطع) متوقف شد.
آرمان یک بار دیگر در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۰ برای اجرای حکم در ۱۲ آبان به انفرادی منتقل شد که باز هم حکم او اجرا نشد.
واکنشها به قصاص آرمان
اجرای حکم قصاص آرمان با واکنشهای زیادی همراه بود. پدر و مادر غزاله نخستین واکنش را به اجرای حکم قصاص آرمان نشان دادند. آنها به وکیل شان گفته بودند بالاخره از فشار ۸ ساله رهایی یافتند.
پدر آرمان واکنش بعدی را نشان داد و گفت که اجازه ملاقات آخر را با پسرش به او نداده اند و حتی نگذاشتند آرمان با آنها خداحافظی کند و او جسم فرزندش را پس از اجرای حکم دیده است.
به گفته پدر آرمان، آرمان میخواست با برادرش آرتین خداحافظی کند. در میان کاربران فضای مجازی نیز واکنشهای بسیاری به اجرای حکم اعدام آرمان وجود داشت؛ عدهای پدر آرمان را به شلوغکاری و نمک پاشیدن روی زخم خانواده غزاله متهم میکردند و آرمان را مستحق قصاص میدانستند.
برخی هم نبود جسد را یک دلیل محکم برای رد حکم قصاص میدانستند.
البته قوه قضاییه در این بین اعلام کرد برای صلح و سازش تلاش زیادی کرد که متاسفانه بی نتیجه ماند و اولیای دم درنهایت خواستار اجرای حکم قصاص شده بودند
آرمان: از من اعتراف دروغ گرفتند
در ادامه جلسه دادگاه، آرمان در جایگاه متهم قرار گرفت و از خود دفاع کرد. او گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. من و غزاله مشکل خاصی با هم نداشتیم. او به خانه ما آمد و با هم صحبت کردیم و بعد رفت.
من صدایی شنیدم، وقتی در را باز کردم، غزاله را دیدم که در راهپله افتاده است. خیلی ترسیدم. او را به داخل خانه کشیدم و بعد سعی کردم کمکش کنم.
آنقدر ترسیده بودم که نمیدانستم چه میکنم. من خیلی بچه بودم. غزاله را داخل کیسه گذاشتم. متوجه شدم نفس میکشد، اما ترسیده بودم و فقط میخواستم او را از خانه دور کنم. بعد کیسه را به نزدیکی سطل زباله اطراف پارک ملت بردم.
قاضی گفت: چرا با اورژانس تماس نگرفتی؟ چرا جسد را به چندین متر آنطرفتر از خانه بردی؟ متهم گفت: به فکرم نرسید با اورژانس تماس بگیرم. من بعد متوجه شدم که باید با اورژانس تماس میگرفتم و جسم غزاله را هم از ترس به کمی دورتر بردم. من اصلا متوجه کارهایم نبودم.
قاضی گفت: لکههای خون روی دیوار، کاغذ دیواری دستگیره کمد و جاهای دیگر خانه شما بوده است. اگر غزاله خارج از خانه افتاده بود و تو او را به داخل آوردی، چرا این خونها در خانه بود؟ متهم پاسخ داد: من دقیقا نمیدانم از چه صحبت میکنید و من در جریان نیستم.
قاضی پرسید: چرا به دوستت گفتهای که غزاله را کشتهای؟ اگر تو واقعا این کار را نکرده بودی، چرا این حرف را به او زدی و درخواست کمک کردی؟ متهم گفت: من اول گفتم غزاله زمین خورده؛ حرفم را باور نکرد. بعد گفتم دعوا کردیم؛ باز باور نکرد و بعد گفتم او را کشتم که حرفم را باور کند و کمک کند.
متهم گفت: من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. در مدتی که با هم دوست بودیم، سه بار با هم دعوا کردیم. یک بار من پیشقدم شدم که آشتی کنم و دو بار غزاله پیشقدم شد. آن روز هم مشکلی با هم نداشتیم و او خداحافظی کرد و رفت و بعد این اتفاق افتاد.
قاضی گفت: از غزاله نامهای به جا مانده که در آن به تو اشاره کرده و گفته از دست آزارهای تو خسته شده است. دراینباره چه میگویی. متهم گفت: من نمیدانم آن نامه چیست. من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم.
متهم در پاسخ به این سؤال که با توجه به انکارش چرا به قتل اعتراف کرده، گفت: بعد از بازداشت به من خیلی سخت گذشت. مدام به من میگفتند پدر و مادرت در اتاق بغلی هستند و بازجویی میشوند و من اذیت میشدم به همین دلیل اعتراف دروغ کردم.
اعدام آرمان عبدالعالی
مرکز رسانه قوه قضاییه روز ۴ شنبه سوم آذرماه ۱۴۰۰ اعلام کرد: «حکم قصاص آرمان عبدالعالی در پی تقاضا و عدم گذشت خانواده غزاله شکور و علیرغم تلاشهای صورتگرفته از سوی دستگاه قضایی، شورای حل اختلاف و فعالان فرهنگی و اجتماعی کشور طی سالهای اخیر به منظور جلب رضایت اولیای دم که تا آخرین لحظات هم ادامه داشت، سحرگاه امروز در زندان رجاییشهر اجرا شد.»
معراج مسعودی، وکیل آرمان در اینباره گفت: هیچ کدام از وکلای آرمان و حتی پدر و مادر وی از روز و زمان اعدام اطلاعی نداشتند و در مراسم اعدام وی فقط پدر و مادر غزاله حضور داشتند.
وی افزود: به گفته پدر آرمان، او در بند عمومی زندان رجاییشهر بوده و به قرنطینه منتقل نشده بود. این در حالی است که طبق بند «ح» ماده ۴۳ آییننامه اجرای احکام کیفری، قاضی اجرای احکام مکلف است حداقل ۴۸ ساعت پیش از اجرای حکم، مراتب را به وکیل محکوم جهت حضور در محل اجرا اطلاع دهد و البته عدم حضور وکیل محکوم نیز مانع اجرا نیست
فیلم سینمایی بی بدن
با اکران فیلم سینمایی بی بدن (تهیه شده در سال ۱۴۰۲)، بار دیگر ماجرای آرمان و غزاله در کانون توجه عموم قرار گرفت چراکه اینگونه گفته شد که قصه فیلم درباره آرمان و غزاله است و نام فیلم هم اشاره به جسد گمشده و مفقود غزاله دارد.
فیلمی که به تاکید وکیل پرونده، با واقعیت همخوانی ندارد و در آن مطالب نادرستی به تصویر کشیده شده که با واقعیت همخوانی نداشته است.
منبع: رکنا