به گزارش نقش فردا به نقل از فرارو؛ قبل از برگزای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا در تاریخ پنجم نوامبر سال جاری، با یک پرسش بسیار مهم و تعیین کننده رو به رو هستیم: کدام کنشگر، ایران یا اسرائیل، زودتر از دیگری به طرف مقابلِ خود ضربه خواهد زد؟
زیرا وی هراس دارد که هر اقدام وی میتواند تبعات وخیم و مضری ر ا برای کشورش داشته اشد یا موقعیت هم حزبی او در انتخابات آمریکا را تضعیف کند. معادلهای که در صورت تحقق میتواند موجب شکست حزب متبوع رئیس جمهور مستقر و تصاحب کرسی کاخ سفید توسط جریان رقیب به مدت حداقل چهار سال شود.
اضافه بر این ها، باید توجه داشت که شرایط خاص سیاسی و راهبردی نیز در طی روزهای آتی حاکم هستند که میتوانند ایران و رژیم اسرائیل را به سمت سناریوهای خطرناکی سوق دهند. توجه داشته باشیم که امکان دارد رئیس جمهور آتی آمریکا به نحوی جدی مخالف با رویکردهای دولت کنونی این کشور در رابطه با مسائل منطقهای باشد و همین مساله نیز خود نویدبخش شرایط به مراتب خطرناکتری در ادامه راه برای منطقه و جهان خواهد بود.
در میان تمامی این سناریوها، هنوز سوال مهم و محوری سر جای خود است: کدام طرف، ایران یا اسرائیل اقدام به انجام یک حمله گسترده علیه طرف مقابل خواهد کرد؟ سوال دیگری نیز از دل این سوال امکان مطرح شدن مییابد: آیا امکان ندارد که ایران و اسرائیل از تبادل آتش در دوره زمانی قبل از ۵ نوامبر که زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است خودداری کنند؟ بنیامین نتانیاهو از جمله جنجالیترین رهبران سیاسی است که در سالهای گذشته قدرت را در منطقه خاورمیانه در دست داشته اند.
از این رو، در پیشبینی واکنشها و تصمیماتش، لازم است که به برخی مسائل که در ادامه به آنها اشاره میشود توجه داشته باشیم. نتانیاهو در زندگی و رفتار سیاسی خود تحت تاثیر ۳ مولفه مهم و محوری است.
اولا، او سعی دارد به هر نحو ممکن در راس دولت ائتلافیاش باقی بماند. در این دولت شاهد حضور دو چهره افراطی صهیونیست یعنی بزالل اسموتریچ وزیر دارایی اسرائیل و ایتامار بن گویر وزیر امنیت ملی صهیونیستها هستیم. افرادی که با هرگونه آتشبس و یا توافق صلح با فلسطینیها و گروههای مقاوت در منطقه مخالف هستند.
آنها به صراحت تهدید کرده اند که اگر اصول مطلوب آنها محقق نشود دست به استعفا خواهند زد که این مساله به معنای سقوط دولت ائتلافی نتانیاهو خواهد بود. با سقوط این دولت، زندگی سیاسی نتانیاهو به پایان خواهد رسید و وی رهسپار دادگاه میشود و محاکمه خواهد شد و با مجازاتهای سنگین رو به رو میشود.
نکته دوم اینکه نتانیاهو تا حدی نیز کنشهای میدانی و سیاسی خود را منطبق بر برخی روایتهای به ادعای خودش دینی تنظیم میکند. آنجایی که به ادعای وی دین یهود میگوید که “هر کجا که پای خود را بگذاری آنجا مال توست” یا اینطور گفته میشود که “این زمین را به نسل تو دادم از نهر مصر تا نهر بزرگ رود فرات”.
بر اساس شعارهای اینچنینی نتانیاهو فکر میکند که به یک ماموریت بزرگ گمارده شده است؛ و سوم اینکه نتانیاهو بارها و بارها تاکید کرده که ایران یک تهدید وجودی و جدی برای اسرائیل است و اگر این کشور به یک قدرت اتمی نیز تبدیل شود این بدان معناست که نه اسرائیل و نه آمریکا قادر به مقابله و مهار این کشور نیستند.
نتانیاهو این وسوسه را دارد تا خود را به عنوان پادشاه عرصه سیاسی اسرائیل معرفی کند و اصلیترین تهدیدات علیه این رژیم را به زعم خود با موفقیت مخاطب قرار دهد. معادلهای که سبب میشود تا وی حساب ویژهای را روی یهودیان ذینفوذ و لابیهای صهیونیست در آمریکا باز کند و اثرگذاری آنها بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را دنبال کند. او سعی دارد از این رهگذر یک ماجراجویی را نیز علیه ایران تا قبل از پنجم نوامبر یعنی زمانی برگزاری انتخابات آمریکا راه بیندازد. درست همان دوره زمانی که جو بایدن در ایستادگی در برابر نتانیاهو هم ناتوان و هم شاید بیمیل است.
وب سایت صهیونیستی “واللا” به نقل از یک مقام ارشد آمریکایی گفته که در جریان مکالمه تلفنی طولانی اخیر بایدن و نتانیاهو در چهارشنبه گذشته، جدای از برخی تنش ها، با توصیه صریح بایدن به نخست وزیر اسرائیل مواجه بوده ایم که او تاکید داشته اسرائیل نباید به سایتهای اتمی و یا تاسیسات نفت و گاز ایران حمله کند. رویدادی که میتواند بحرانهای جدی را در بازار جهانی انرژی ایجاد کند و موجب افزایش شدید قیمت انرژی در دنیا شود.
نامزد اصلی جمهوریخواهان در انتخابات پیش روی آمریکا یعنی دونالد ترامپ در بحبوحه جنگ غزه از اسرائیل خواسته بود تا سایتهای هستهای ایران را بمباران کند. هفته گذشته، کابینه امنیتی اسرائیل رای گیری در مورد حمله احتمالی اسرائیل علیه ایران را به تاخیر انداخت و منابع آگاه اعلام کردند که احتمالا رای گیری مذکور در فاصله زمانی نزدیک به حمله صورت میگیرد.
برخی دیگر از منابع تاکید دارند که بعید است نتانیاهو قبل از ۵ نوامبر اقدامی را علیه ایران انجام دهد. آنها به بیانیه یوآف گالانت وزیر جنگ اسرائیل اشاره دارند که میگوید: “واکنش اسرائیل به حمله اخیر ایران کشنده، دقیق و ناگهانی خواهد بود و ایرانیها متوجه نخواهند شد که چه اتفاقی و چگونه حادث شده تا زمانی که نتایج آن را ببینند. ” برخی این موضع گیری وزیر جنگ اسرائیل را به معنای تهدید به استفاده از تسلیحات اتمی علیه ایران ارزیابی کرده اند.
در نقطه مقابل باید پرسید که ایران چگونه به این قبیل تهدیدات اسرائیل پاسخ خواهد داد؟ در این رابطه نیز چند واقعیت را باید مد نظر داشت.
ایران کاملا آماده است که به هر اقدام اسرائیل پاسخی متناسب نشان دهد و حتی بعید نیست پاسخی سنگینتر را هم به نمایش بگذارد. ایران به نحوی این پیام را به اسرائیل منتقل کرده که میتواند پاسخ اقدامات این رژیم را به صورت دقیق و دردناک بدهد. این موضوع میتواند اسرائیل را از نشان دادن واکنش به ایران برحذر دارد یا حداقل اقدامات اسرائیل را تا زمانی که آمریکا با این رژیم همراه شود به تاخیر بیندازد.
تهران به خوبی میداند که هر اقدام اسرائیل علیه این کشور با هماهنگی آمریکا خواهد بود و اسرائیل صرفا اجراکننده تصمیمات مشترک است. در روزهای گذشته بارها و بارها گزارشهای مختلفی در مورد احتمال تغییر در دکترین هستهای ایران منتشر شده است. موضوعی که دو دلیل عمده دارد: اول اینکه اسرائیل به صراحت سعی دارد تا نظم جدیدی را در منطقه برقرار کند تا خود را از این رهگذر به عنوان بازیگری مسلط در منطقه خاورمیانه معرفی کند. دوم اینکه احتمال دارد که اسرائیل بخواهد از تسلیحات اتمی علیه ایران استفاده کند، زیرا تنها چیزی که در برابر تهدیدات اتمی برای یک کشور ایجاد بازدارندگی میکند این است که آن بازیگر هم به سلاحهای اتمی مجهز شود.
در حالیکه تهران معتقد است تل آویو تا قبل از تاریخ ۵ نوامبر سال جاری تصمیمی مبنی برحمله به ایران را عملی نخواهد کرد، با این حال این احتمال را رد هم نکرده و خود را برای این سناریو نیز به طور کامل آماده کرده است. در این نقطه بار دیگر این سوال مطرح میشود که آیا اسرائیل در وهله نخست به ایران یک حمله بزرگ را انجام خواهد داد یا خیر ایران دست به یک حمله پیشگیرانه میزند؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که با توجه به شرایط مبهم و شکننده منطقه ای، هیچ پاسخ قطعی برای این سوال وجود ندارد. با این حال، اسرائیل و شخص نتانیاهو به چند دلیل انگیزههای جدی را برای اقدام علیه ایران دارند. موضوعی که البته تحت تاثیر فراهم بودن برخی پیشزمینهها نیز است.
اگر نتانیاهو مطمئن شود که دولت بایدن در حمله به ایران از آن حمایت میکند و تسلیحات سنگینی را در اختیار این رژیم قرار خواهد داد، به احتمال فراوان قبل از تاریخ پنجم نوامبر که زمان برگزاری انتخابات آتی آمریکا است، اقدامی را علیه ایران انجام میدهد.
اگر نتانیاهو نتواند موافقت بایدن را برای حمایت سیاسی و تسلیحاتی از اسرائیل در اقدام احتمالی علیه ایران جلب کند، کاملا محتمل است که او گزینه حمله به سایتهای اتمی و انرژی ایران را کنار بگذارد و در عوض معطوف به یک حمله علیه سایتهای نظامی و برخی مراکز اقتصادی این کشور شود.
یک سناریوی دیگر نیز میتواند این باشد که اگر نتانیاهو مطمئن شود که دونالد ترامپ پیروز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است، امکان دارد وی به سمت حمله به ایران با استفاده از یک بمب هستهای تاکتیکی باشد. هدف اصلی او از این اقدام نیز میتواند ضربه زدن به سایتهای اتمی ایران و یا وارد کردن خسارت به زیرساختهای نظامی و اقتصادی این کشور باشد.
در این میان باید توجه داشت که اسرائیل و نتانیاهو نیز باید خود را آماده مواجهه با شگفتانههایی که ایران برای آنها آماده کرده، بکنند.