به گزارش نقش فردا؛ اسما اسد در تمامی دوران ریاست جمهوری ۲۴ ساله بشار اسد در سوریه همراه همیشگی او بود. زنی خوش پوش که نماد سوریه مدرن بود و در بسیاری از برهههای حساس این کشور در موضوع ارتباط با غرب نقشی تعیین کننده داشت. مصاحبهها و سخنرانیهای متعددی از وی در دو دهه گذشته ثبت شده است؛ با ظاهری آراسته، بر اساس مد روز و با لباسهایی از برندهای گران قیمت. لبخندی زیبا و لهجه غلیظ انگلیسی که همواره از شوهرش بشار دفاع میکرد. اگرچه او بعد از آغاز درگیریها در سوریه از سال ۲۰۱۱ در قیاس با قبل کمتر در انظار عمومی دیده شد، اما با این وجود به عنوان بخش جدانشدنی از تصویر بشار در همه جا حضور داشت و تلاش میکرد تا نقشی که در تمام بیش از دو دهه ریاست جمهوری بشار اسد به دنبال آن بود برای خود حفظ کند؛ یعنی بانوی اول سوریه.
اسما اسد این روزها برخلاف همیشه که در انظار عمومی و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی سوریه فعال بود، در سکوت همراه شوهر و سه فرزندش در روسیه است. دولت شوهرش سقوط کرد و داستان حکومت خاندان اسد در سوریه به پایان رسیده است. فصل جدید زندگی اسما باز هم در کنار بشار، در روسیه و در حالی که او با سرطان خون دست و پنجه نرم میکند آغاز شده است. عروس زیبا و مدرن خاندان اسد که روزگاری گفته بود «عشق بشار را به تحصیل در هاروارد ترجیح داده بود» حالا در معرض لغو تابعیت انگلیسی اش به دلیل پرونده و اتهامات حقوق بشری است، در پناهندگی روسیه و در سکوت.
اسما اسد؛ دختر خانواده پرنفوذ سوری و زاده بریتانیا
اسماء اخرس در اکتون، منطقهای در غرب لندن، از پدر و مادری سوری – پدرش متخصص قلب و مادرش دیپلمات – به دنیا آمد. والدین اسما مانند اکثر سوریها سنی هستند. سنیها گروه مسلط در سوریه تا دهه ۱۹۶۰ بودند، تا زمانی که علویها قدرت را در دست گرفتند. حافظ اسد، پدر بشار، در سال ۱۹۷۰ به عنوان چهرهای علوی خود را رهبر سوریه معرفی کرد.
والدین اسما در دهه ۱۹۷۰ در جستجوی فرصتهای بهتر به لندن وارد شدند. همین شد که اسما در مدرسهای خصوصی درس خواند و دوستانش آنجا او را «اما» مینامیدند. همکلاسی هایش میگویند به زحمت در آن زمان قابل تشخیص بود که او تبار سوری دارد.
اسما در رشته علوم کامپیوتر در دانشگاه معتبر کینگز کالج لندن به تحصیل پرداخت و به حرفه بانکداری سرمایهگذاری وارد شد. جایی که دوستان و دشمنانش از او به عنوان فردی باهوش و سخت کوش یاد میکنند. هیچ کس به یاد نمیآورد که او به خاورمیانه علاقه نشان داده باشد. در بازدید از دمشق با پدر و مادرش، او وقت خود را در استخر هتل شرایتون میگذراند. یکی از دوستان خانوادگی وی گفت: “او بسیار انگلیسی بود و به نظر میرسید که نمیخواهد کاری با سوریه داشته باشد. ”
سحر، مادر اسما، برنامههای بلند پروازانهای برای او داشت. دایی بزرگ سحر به حافظ اسد در به دست گرفتن قدرت کمک کرده بود. سحر از این ارتباط برای استخدام در سفارت سوریه در لندن استفاده کرد. به گفته سام داغر، نویسنده، وی همچنین متمایل به ازدواج اسما و بشار، پسر دوم حافظ اسد بود. این دو در زمانی که بشار دانشجوی پزشکی در لندن بود یعنی دهه ۱۹۹۰ چندین بار با یکدیگر دیدار کردند.
برخی نزدیکان خانواده اسما میگویند مادر او با علم به این که بشار – پسر حافظ اسد رییس جمهور وقت سوریه- در این بیمارستان مشغول به کار بوده است، اسباب حضور دخترش در نقاطی که بشار حضور داشت را فراهم کرده است.
اسما اسد و ازدواج با بشار و آغاز دوران زندگی در سوریه
بشار وقتی پدرش در ژوئن ۲۰۰۰ درگذشت هنوز ازدواج نکرده بود. او دو ماه بعد و در یک انتخابات، رئیس جمهور شد. در این هنگام، اسما که دو سال بود در جی پی مورگان به صورت تمام وقت کار میکرد، ناگهان به مدت سه هفته بدون اطلاع ناپدید شد. در بازگشت بلافاصله استعفا داد و همچنین جایگاهی را که به تازگی در مدرسه تجارت هاروارد کسب کرده بود، رها کرد. مصاحبه کننده بعداً از او سوال کرد که آیا این انتخاب باعث پشیمانی وی شده است؟ اسما پاسخ داد: “چه کسی هاروارد را به عشق ترجیح میدهد؟ ”
در زمان انتقال اسما به دمشق در اواخر سال ۲۰۰۰ حافظ مرده بود، اما میراث او همه جا وجود داشت، از معماری به سبک شوروی گرفته تا بیلبوردهای تبلیغاتی که چهره او را نشان میداد. حمایت او از سازمانهای مذهبی در سراسر منطقه، رابطه سوریه با غرب را قطع کرده بود. حاکم شدن بشار فرصتی برای تنظیم مجدد روابط بود.
اسما اسد و موضع گیریهای خانواده بشار علیه او
اسما مانند بسیاری از زنان قبل از او، مجبور بود با خانواده همسرش کنار بیاید. انیسه مخلوف، مادر بشار، دوست داشت پسرش برای ایجاد خاندانی با دوام مانند آل سعود در عربستان، با دختری از طایفه خودشان ازدواج کند. حتی برخی از اعضای خانواده اظهار داشتند که بشار باید به دلیل ازدواج با یک سنی ریاست جمهوری را کنار بگذارد. مادر بشار که نتوانست مانع ازدواج این دو شود، تصمیم گرفت او را از انظار عموم دور نگه دارد. هیچ بولتن خبری در مورد این رویداد وجود ندارد. هیچ عکس رسمی هرگز منتشر نشده است. بارها و بارها به اسما گفته میشد که کار او تولید وارث برای بشار و دور ماندن از خبرهای کشور است.
مادر بشار اصرار داشت عنوان «بانوی اول» را حفظ کند. رسانههای دولتی از اسما به عنوان عقیلة الرئیس (همسر رئیس جمهور) یاد میکردند و هیچ کس او را در خیابان نمیشناخت. ایمن عبدالنور، مشاور وقت بشار، درباره روابط اسما با مادر و خواهر بشار میگوید که «آنها از او متنفر بودند و او را سالها در خانه نگه داشتند. بقیه طبقه حاکم بر سوریه نیز با او رابطه دوستانهای نداشتند.»
طی یک دهه بعد، همانطور که بشار قدرت خود را تقویت میکرد، اسما وظیفه خود برای فرزندآوری را انجام میداد. او به سرعت و پشت سر هم دارای سه فرزند شد که دو نفر از آنها پسر بودند. با این وجود او هنوز مانند یک بانکدار خونسرد لباس میپوشید و با فعالیتهای مختلف سعی میکرد تا ورژن خاورمیانهای «پرنسس دیانا» باشد.
اسما اسد و موقعیت ویژه او بعد از ترور رفیق حریری
ترور رفیق حریری، اما موقعیتی را برای بشار ایجاد کرد که اسما بتواند به عنوان بخشی از دیپلماسی او ایفای نقش کند. بعد از ترور حریری در ۲۰۰۵ و متهم شدن سوریه به دست داشتن در این ترور، بشار اسد در مواجهه با تهدید تحریمهای بین المللی و تظاهرات گسترده در لبنان، نیروهای سوریه را از لبنان خارج کرد و به این نتیجه رسید که همسر انگلیسی او ممکن است به آرام کردن و آشتی دادن دولتهای غربی با وی کمک کند. او به اسما قول داد که درخواستهای خانواده را زیر پا بگذارد و موافقت کرد که عنوان «بانوی اول» را به او بدهد اگرچه رسانههای دولتی سوریه فقط پس از مرگ انیسه در سال ۲۰۱۶ شروع به استفاده از این عنوان برای اسما کردند.
به گزارش رویداد۲۴ دو ماه پس از ترور حریری، اسما در مراسم تشییع جنازه پاپ ژان پل دوم در کنار بشار ایستاد. تعداد کمی مشتاق بودند که دست بشار را بفشارند، اما اسما، جذابیت بیشتری داشت. عکسها نشان میدهد او مشغول صحبتهای دوستانه با رهبران جهان است. این واقعهای مهم برای اسما بود، او که تا پیش از این به حاشیه رانده شده بود حالا میتوانست نقشی محوری در توانبخشی بین المللی به بشار داشته باشد. عبدالنور، مشاور سابق بشار درباره نقش اسما در این برهه زمانی میگوید که «او سفیر بشار در همه کشورهایی بود که نمیتوانست با آنها ارتباط خوبی برقرار کند.».
تنها چند ماه پس از ترور حریری، نیویورک تایمز دربا اشاره به موقعیت ویژه این زوج این سوال را طرح کرد که آیا آنها نمایانگر «پیوند سکولار غربی و عربی» هستند؟
پروژه بعدی اسما خود سوریه بود. پس از دههها برنامه ریزی مرکزی و محدودیتهای واردات، او میخواست سوریه را دوباره جوان کند. یک اقتصاددان سوری گفت: «او میخواست دمشق را به دبی منطقه تبدیل کند، یک گریزگاه مالیاتی فارغ از کنترل مالی».
اسما اسد و آغاز دوران فعالیتهای اقتصادی و امور خیریه
اسما در دوران جدید فعالیتهایش باید با رامی مخلوف، پسر دایی بشار، رقابت میکرد. طبق برخی تخمینها شرکتهای مخلوف بیش از نیمی از اقتصاد سوریه را کنترل میکردند. اسما در سال ۲۰۰۷ با تاسیس یک هلدینگ تلاش کرد که برتری رامی مخلوف را به چالش بکشد، اما نتوانست بخش عمده تجارت سوریه را برای پیوستن به خود جذب کند و آنها عمدتا در حوزه مخلوف باقی ماندند. با این وجود او به زودی راهی جدید برای گسترش نفوذ خود یافت. فعالیتهای خیرخواهانه که از ابتدای ازدواج با بشار آنها را انجام میداد. حالا او سعی کرد تا پروژههای خود را در یک سازمان واحد با نام «بنیاد توسعه سوریه» جمع کند. وی اسما، سوریه را مقصد گردشگری مطلوبی میدانست و با کمک شرکتهای مختلف اروپایی اقدامات زیادی در این راستا انجام داد و قصد داشت این سازمان را به مجرای اصلی مواجهه سوریه با جهان خارج تبدیل کند.
او اتحادیه اروپا، سازمان ملل، بانک جهانی و قطر را مجذوب خود کرد و میلیونها دلار برای تأمین مالی برنامههای خود کمک گرفت. انبوهی از مقالات روزنامهها «نوزایی فرهنگی» دمشق را جشن گرفتند. اقدامات اسما حتی بشار را وادار کرد تا زبان به تحسین او بگشاید: «اینگونه با افراط گرایی مبارزه میشود – از طریق هنر.» بر اساس گفتههای نزدیکان بشار حتی مقامات میدانستند که در مورد سولات اصلی باید با اسما مشورت کنند، نه با وزیر فرهنگ.
اسما شرکتهای بزرگ را در انگلیس و آمریکا استخدام کرد تا چهره خوبی از او به جهان ارائه دهند. افراد مشهوری از جمله آنجلینا جولی و برد پیت، استینگ و دیمون آلبارن به دمشق آمدند. از جمله کسانی که از ظهور اسما به خوبی سود بردند، فواز اخرس پدر اسما، بود. اندکی پس از ازدواج اسما با بشار، فواز اخرس، انجمن سوریه بریتانیا را تأسیس کرد، سازمانی در لندن که برای سوریه لابی گری میکرد و حمایت سیاسی و مالی جذب میکرد. وی ضمن هماهنگ کردن فعالیتهای انجمن با سازمان اسما توانست جمعیت ثروتمند سوریه را به خود جلب کند.
یحیی الاریدی، مدیر وقت ارتباطات دولت سوریه در لندن در اینباره به اکونومویست گفته است که «در مقایسه با او، سفیر سوریه هیچکاره بود. گفته میشود که حتی نخست وزیر سوریه از پدر اسما میخواست که پیامها را به بشار ارسال کند.».
همانطور که ستاره بخت اسما اوج میگرفت، مشخصات بین المللی سوریه نیز در حال بهبود بود. مقامات آمریکایی، بخصوص پس از انتخاب باراک اوباما در سال ۲۰۰۸، بار دیگر به دمشق رفتند. فرانسویها حتی بیشتر همدل بودند. روزگار، اما به شکلی دیگری پیش رفت.
اسما اسد، بهار عربی و آغاز اعتراضات سوریه
در ۱۰ دسامبر ۲۰۱۰، اسما در جمع نخبگان فرانسوی حاضر در آکادمی بین المللی دیپلماتیک، سخنرانی کرد و در آنجا درباره «تغییری که در کشور من اتفاق میافتد» صحبت کرد. همان روز یک سبزی فروش تونسی خود را به آتش کشید و باعث شورشهایی در شمال آفریقا و خاورمیانه شد که به عنوان بهار عربی شناخته شد.
در دو ماه اول ۲۰۱۱ خاورمیانه صحنه اعتراضات خیابانی بود. پس از دههها سکون و سرکوب، تظاهرات در کشورهای مختلف از تونس تا لیبی، الجزایر، بحرین، اردن و یمن شکل گرفت. تظاهرات گسترده در قاهره، دیکتاتوری نزدیک به ۳۰ ساله حسنی مبارک را سرنگون کرد. موج انقلاب غیرقابل توقف به نظر میرسید.
بسیاری از سوریها از آنچه میدیدند، مست بودند، اما هراس مانع ورود بیشتر آنها به خیابانها بود. اما یک شب در ماه فوریه، در درعا، در جنوب دمشق، گروهی از دانش آموزان روی دیوار شعارنویسی کردند: «نوبت توست، دکتر».
نیروهای تحت فرمان رئیس امنیت محلی که پسر عموی بشار بود، بچهها را جمع کردند و فیلمها و شواهدی از شکنجه این بچهها منتشر شد. جمعیت بیرون از مساجد درعا جمع شده و خواستار عزت و آزادی بودند. سربازان به روی آنها آتش گشودند.
شاید در آن زمان برای اسما مشخص نبود که بشار چگونه واکنش نشان میدهد. بشار، اما در سخنرانی اعلام کرد که «سوریه با توطئه بزرگی روبرو است.» و تصاویر تیراندازی نیروهای امنیتی به معترضین را «اطلاعات جعلی» خواند.
وقتی سوریه به هرج و مرج کشیده شد، برنامههای اسما به هم ریخت. جشن برنامه ریزی شده به مناسبت راه اندازی مجدد موزه ملی لغو و پروژههای بازآفرینی فرهنگی او هرگز عملی نشد. بودجه فعالیتهای او قطع شد و مشاوران خارجی کشور را ترک کردند.
اسما اسد، ایمیلهای دردساز ساز و خریدهای لاکچری در زمان بحران سوریه
اسما از زمان آغاز اعتراضات به ندرت در ملاء عام ظاهر شده بود و این امر، گمانه زنیهایی را برانگیخت. آیا او گیر افتاده بود یا از اقدامات همسرش حمایت میکرد؟. افرادی که در روزهای ابتدایی بحران با او در خلوت صحبت کردند میگویند او کاملاً به روایت رسمی چسبیده بود و معتقد بود اعتراضات توطئه خارجی است. برخی از آنها میگویند با افزایش رفتارهای (غیرقابل انتظار) بشار، اسما وحشت زده شد.
اسما میتوانست به لندن برود. پیشنهاداتی برای خروج ایمنش از سوریه وجود داشت که ظاهراً با پاداشهایی از جانب کشورهای حوزه خلیج فارس نیز همراه بود. دولت انگلیس بارها و بارها اظهار داشت که به عنوان یک شهروند انگلیس، نمیتواند مانع ورود وی به کشور شود که البته برخی از ناظران آن را پیشنهادی محافظه کارانه به اسماء میدانند. حتی در لندن نیز جو ناخوشایند بود. معترضین در مقابل خانه خانوادگی وی در اکتون تجمع کردند و روی در خانه رنگ قرمز پاشیدند.
شایعاتی مبنی بر رفتن اسما وجود داشت. ماهها بود که مصاحبه نمیکرد. اسما بدون داشتن نقش عمومی، بر روی بازسازی خانه خود تمرکز کرد. در همان دوره اعتراضات ۲۵۰ هزار پوند برای خرید مبلمان هزینه کرد. او برای دور زدن تحریمها آرایشگر خود را به خرید در دبی فرستاد و هنگام سفارش از نام مستعار استفاده کرد. اسما به شوخی از خود به عنوان “دیکتاتور واقعی” در خانواده اسد یاد میکرد. ولخرجیهای اسما در مجموعهای از هزاران ایمیل از حلقه نزدیک اسد، که در سال ۲۰۱۲ توسط فعالان مخالف سوری به رسانهها درز کرد، و همچنین سایر موارد منتشر شده توسط ویکی لیکس، افشا شد. این پیامها همچنین حاکی از آن است که اسما دچار تردید شده است. در دسامبر ۲۰۱۱ وی با دوستش، دختر امیر وقت قطر، ایمیلهایی رد و بدل کرد.
این ایمیلها وضعیت زندگی خانواده اسد را روشن کرد؛ آنها دچار اختلافاتی شده بودند با این حال بشار و اسما با محبت مکاتبه میکردند. در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۱، هنگامی که تانکها زادگاه خانواده او، حمص را گلوله باران کردند، اسما به بشار نوشت، «اگر ما با هم قوی باشیم، با هم بر این غلبه خواهیم کرد … من تو را دوست دارم». مشخص نیست که مشکلاتی که این زوج لازم بود بر آنها “غلبه” کنند مشکلات سوریه بود یا زندگی خانوادگی آن ها.
اندکی بعد، اسما اولین بیانیه رسمی خود را از زمان آغاز قیام صادر و اعلام کرد:«رئیس جمهور، رئیس جمهور همه سوریه است نه رئیس جناحی از سوریه، و بانوی اول او را در این نقش حمایت میکند». او کنار بشار ایستاد.
ظهور داعش و تغییر استایل اسما
با ظهور داعش در سال ۲۰۱۴ داعش سوریه و زندگی مردم ان زیر و رو شد. تقریبا نیمی از شهرهای سوریه به آوار تبدیل شده است. سازمان ملل متحد تلاش کرد تا شمار کشته شدگان جنگ را در سال ۲۰۱۶ محاسبه کند، که تقریباً به نیم میلیون نفر رسیده بود. بیش از ۱۰ میلیون سوری پناهنده هستند.
واقعیت جدید سوریه نیاز به اسما جدید داشت. کفش پانه بلند، مانیکور، کاپشن براق و جواهرات بیرون رفت و کفشهای تخت، تی شرت و شلوارهایی که بدن لاغر او را نشان میداد وارد شدند. وقتی انیسه، مادر بشار، در فوریه ۲۰۱۶ درگذشت، اسما قدرتمندترین رقیب خود را از دست داد.
اسما اسد و دست و پنجه نرم کردن با سرطان
در سال ۲۰۱۸ اسما مبتلا به سرطان پستان شد. مبارزه او با سرطان با جزئیات توسط رسانههای دولتی و کانالهای رسانههای اجتماعی ریاست جمهوری ثبت شد.
هنگامی که موهایش ریتحت تاثیر شیمی درمانی ریخت روسری شیکی پوشید و تصاویری از خود در کنار اسد منتشر کرد. قبل از بهبودی کامل وی، رسانههای حامی دولت اسما را در غم سوریه سهیم نشان میدادند. او با همراهی گروه فیلمبرداری در خانههای روستاهای فقیرنشین را میزد، مادران کشته شدگان را که غافلگیر شده بودند را در آغوش میگرفت و به آنها کمکهای مالی اهدا میکرد.
چند ماه بعد در یک مصاحبه تلویزیونی وقتی مجری به او گفت که «پیروزی شما بر سرطان را تبریک میگویم» او پاسخ داد: «متشکرم و امیدوارم که ما به زودی پیروزی سوریه را جشن بگیریم.».
اسماد اسد؛ نیکوکار یا آب زیرکاه؟
در این دوران اسما تلاش خودآگاهانهای برای پنهان کردن بریتانیایی بودن خود داشت. او آنقدر روی عربی خود کار کرد که حتی سوریها دیگر نمیتوانستند لهجه انگلیسی او را تشخیص دهند. اسما درخواست مصاحبه از رسانههای غربی را نادیده گرفت و فقط پیشنهادات رسانههای روسی و محلی را پذیرفت. اگرچه او به غرب پشت کرده بود، اما ارتباطش با خیران بین المللی همچنان پابرجا بود. درآمد «بنیاد توسعه سوریه»، موسسه خیریه اسما، پس از اعمال تحریمهای اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۲ کم شد. اکنون، کمکهای بشردوستانه بین المللی برای حمایت از سوریهای آسیب دیده از جنگ سرازیر شد و بیشتر این پول در آستانه راه اسما قرار داشت. اسما به عنوان رئیس بنیاد توسعه سوریه، چیزی فراتر از ثروت کسب کرد. وی با کمک سازمان ملل متحد، شبکه گستردهای از حمایت را، ایجاد کرد.
همکاران سابق بشار میگویند وی از موفقیت مالی همسرش خوشحال است و از کمک او سپاسگزار است. بشار پس از یک دهه جنگ خسته شده و اقتصاد هرگز چندان مورد توجه او نبوده است. طبق گفته یکی از لابیهای اسد در اروپا، اسما “مشاور اصلی اقتصادی” وی شده است.
اکونومیست در سال ۱۳۹۹ در گزارشی نوشت که «اکثر مردم او را به عنوان یک شخص حریص آب زیر کاه تصور میکنند. بسیاری از نزدیکترین مشاوران وی پستهای مهم در دفتر رئیس جمهور را در اختیار دارند. تاجری که با دمشق و اروپا کار میکند، گفت که او کنترل انتصابات قصر را در اختیار دارد و میتواند هر کسی را که میخواهد معرفی کند.»
اسما اسد، زنی که میخواست رئیس جمهور شود
اکونومیست در گزارش خود روایتی از طرحی درباره ریاست جمهوری اسما را نیز تشریح کرده است. در این گزارش قید شده که در ان زمان هم در دمشق و هم در پایتختهای خارجی، سوریها آشکارا حدس میزنند که آیا او آرزوهای سیاسی برای صعود به قلههای بالاتر را دارد یا نه. اگر موقعیت بشار غیرقابل دفاع شود، آیا ریاست جمهوری اسما میتواند ضمن حفظ حکومت، یک امتیاز به اکثریت سنی این کشور باشد؟ حتی شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه یکی از اعضای خانواده اسد اخیراً با مقامات آمریکایی دیدار کرده است تا از چنین طرحی حمایت کند. یک دیپلمات سابق سوری میگوید:» بشار و اسما هر دو در این باره فکر میکنند. او دوست دارد رئیس جمهور شود و هر دو آن را به عنوان یک راه حل انقلابی برای نجات حکومت در نظر میگیرند». راه حلی که البته هرگز اجرایی نشد.
اسما اسد و تصویر مجلسه ووگ با عنوان «گل صحرا»
در فوریه ۲۰۱۱، مجله ووگ آمریکا مقالهای تحسینآمیز درباره او با عنوان «گل رز صحرا» منتشر کرد. این مقاله – که بعدها از هر دو نسخه چاپی و آنلاین مجله حذف شد – اسما را «زیبارویی باریکاندام و بلندقامت با ذهنی تحلیلی و آموزشدیده که با زیرکی، ساده، و در عین حال جذاب لباس میپوشد» و همچنین «جذاب، جوان و بسیار شیک» توصیف کرده بود.
اسما اسد و تحریم آمریکا
ایالات متحده در سال ۲۰۲۰ میلادی تحریمهایی را علیه اسماء اسد، والدین و دو برادرش وضع کرد و مایک پمپئو وزیر خارجه وقت آمریکا، او را «یکی از بدنامترین سودجویان جنگ سوریه» توصیف کرد.
اسما اسد و ابتلای دوباره به سرطان
در ماه مه ۲۰۲۴، نهاد ریاستجمهوری سوریه اعلام کرد که اسما به سرطان خون مبتلا شده است. طبق بیانیه منتشر شده، او باید یک دوره درمانی ویژه را آغاز میکرد که مستلزم قرنطینه و کنارهگیری از فعالیتهای عمومی بود. در همان زمان مشخص شد که او به «لوسمی حاد میلوژن» یک نوع سرطان تهاجمی که بر مغز استخوان و خون تأثیر میگذارد، مبتلا شده است. کاخ ریاست جمهوری نیز چند هفته پیش از سقوط اسد اعلام کرد که اسما در حال درمان سرطان است.
اسما اسد و وضعیت مبهم تابعیت بریتانیایی او
اسما اسد بیش از نیمی از عمر خود را در انگلستان سپری کرده و بعد از ازدواج با بشار اسد در سوریه ساکن شد. اگرچه او تابعیت بریتانیا را حفظ کرده، اما دیوید لامی، وزیر خارجه این کشور روز دوشنبه گفت که دیگر از او در این کشور استقبال نمیشود و ممکن است به زودی پاسپورت بریتانیاییاش را از دست بدهد.
دیوید لامی مقابل نمایندگان پارلمان گفت: «در چند روز گذشته شنیدم که اسماء اسد ممکن است به کشور ما بیاید. میخواهم بار دیگر تایید کنم که او یک فرد تحریم شده است و اینجا در بریتانیا از او استقبال نمیشود.»
پیش از این در مارس ۲۰۱۲ میلادی یعنی در بحبوحه اعتراضات در د اخل سوریه علیه حکومت اسد، داراییهای اسماء اسد در چهارچوب برنامه تحریمهای اروپا مسدود شد و لندن پس از برکسیت نیز این تصمیم را پابرجا دانست.
بادر موسی السیف، پژوهشگر اندیشکده چتم هاوس، در گفتگو با خبرگزاری فرانسه به این موضوع اشاره میکند که بریتانیا پیش از این نیز تابعیت شهروندان خود را به دلیل پیوستن به داعش سلب کرده بود. او همچنین در اینباره گفت: «اگر چنین اتفاقی برای یک ناشناس در یک اردوگاه افراطگرایان روی دهد، در مورد اسماء اسد هم همین حکم قابل اجرا است.»
با این وجود کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا گفته است که برای بحث درباره چنین اقدامی «خیلی زود» است و پت مک فادن، وزیر دفتر نیز به شبکه خبری بیبیسی جهانی گفت تا کنون «هیچ تماسی» از سوی اسماء اسد نداشتهاند.
منبع: رویداد24