وقتی تحقیقات ماموران درباره چرایی ماجرا آغاز شد، مشخص شد درگیری میان ایلیا و پسری به نام پرهام بود که در بازی مافیا با هم آشنا شده بودند و در نهایت ایلیا به ضرب چاقوی پرهام جانش را از دست داد.
پلیس پرهام را بازداشت کرد. پسر جوان در بازجوییها گفت: من برای دفاع از خودم دست به قتل زدم و نمیخواستم ایلیا کشته شود.
او در توضیح آنچه رخ داده بود، گفت: ما در حال بازی مافیا بودیم. دختری به نام افسانه هم در این بازی بود. او موقع بازی کنار من نشست. بعد شب به من در اینستاگرام پیام داد و خواست که او را دنبال کنم. من هم این کار را کردم. فردای آن روز ایلیا با من بد شد و گفت چرا افسانه را دنبال کردی و با او چه رابطهای داری؟ آنجا بود که متوجه شدم افسانه با ایلیا رابطه عاطفی دارد. به او توضیح دادم که من به افسانه پیام ندادم و او بود که به من پیام داد و من رابطه خاصی با او ندارم. درگیری اول ما تمام شد، اما وقتی دوباره برای بازی دور هم جمع شدیم ایلیا به سمتم حمله کرد. او چاقو داشت که همین هم باعث درگیری میان ما شد. من برای دفاع از خودم به سمت او چاقو پرت کردم. اصلا قصدم این نبود که او را بکشم. ایلیا با چاقو من را زخمی کرد و من هم چاقو پرت کردم که عقب برود، اما چاقو به گردنش برخورد کرد.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند و خواستار مجازات شد. سپس پدر و مادر ایلیا در جایگاه قرار گرفته و خواستار قصاص شدند.
وقتی نوبت به متهم رسید، گفتههای قبلی را تکرار کرد و مدعی شد در دفاع از خودش این کار را کرده است.
سپس وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: به نظر میرسد یکی از دلایل مرگ مقتول قصور پزشکی است و به موقع و بهنگام به او رسیدگی نشده است. ضمن اینکه موکل من از خودش دفاع کرده است. مقتول با ضرب چاقو دست او را مجروح کرده است.
با این حال دادگاه حکم بر قصاص صادر کرد، اما رای صادره مورد تایید دیوان عالی کشور قرار نگرفت و پرونده برای رسیدگی مجدد به دادگاه کیفری باز گردانده شد.
در جلسه دوم رسیدگی به این پرونده یکبار دیگر اولیایدم درخواست قصاص کردند و گفتند حاضر به گذشت نیستند. وقتی نوبت به متهم رسید او باز هم گفت در دفاع از خودش مرتکب قتل شده است.
در این هنگام وکیل اولیایدم گفت: کمیسیون پزشکی قانونی علت تامه مرگ را بریدگی سرخرگ عنوان کرده و قصور پزشکی که وکیل متهم مدعی است وجود نداشته است بنابراین من درخواست دارم به خواسته موکلانم مبنی بر قصاص توجه شود.
سپس وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: بعد از نقص حکم قصاص، درخواست داشتم تا موارد نقص حکم در دادسرای شهرری بررسی شود و در خصوص اینکه پارگی سرخرگ آئورت و عمل جراحی قلب باز که روی قربانی انجام شده چقدر در مرگ او موثر بوده اظهارنظر شود، اما در این باره هیچ اظهار نظری صورت نگرفته است. از طرفی مطابق نظر قضات دیوان عالی کشور، دادسرا باید با شاهدان درگیری جلسه مواجهه حضوری برگزار میکرد و موضوع را به آگاهی ارجاع میداد، اما در این باره نیز نظر موثری گرفته نشده است. کارشناسان پزشکی قانونی جای دو بریدگی را روی جسد تایید کردهاند. در حالیکه موکلم بارها گفته یک ضربه به قربانی زده است. از این رو تقاضا دارم تا نواقص پرونده در دادسرا رفع و سپس پرهام دوباره محاکمه شود.
در پایان یکبار دیگر قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.